حق ارث در بین زنان عشایر (مورد مطالعه: طایفه سِیَل در شهرستان دلفان، استان لرستان)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری جامعه‌شناسی روستایی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران،تهران، ایران

2 استاد مردم‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران،تهران، ایران

3 دانشیار گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

حق ارث زنان یکی از مهمترین حقوقی است که در برخی جوامع نادیده گرفته شده است. در اکثر جوامع عشایری، با وجود همراهی زنان با مردان در امور زندگی، زنان از حق ارث محروم هستند. برای پاسخ به چرایی وجود این مسئله، پژوهش حاضر در بین طایفه سِیَل در شهرستان دلفان استان لرستان با رویکرد کیفی و مصاحبه‌های عمیق و روش تحلیل مضمون انجام شده ‌است. بر اساس یافته‌های پژوهش، طی صد سال اخیر، حق ارث در بین زنان عشایر سِیَل تغییر محسوسی نداشته است و در مورد موضوع پرداخت ارث به زنان، طایفه سِیَل به قوانین رسمی و اصول شرعی توجه نمی شود، و صرفاً بر اصول عرفی برگرفته از نظام ایلی تأکید دارند. نظام ایلی مشروعیت‌بخشی‌ها و توجیه‌کننده‌هایی در راستای واگذاری حق ارث به مردان طایفه و نیز عدم مطالبه و پرداخت ارث به زنان را ایجاد کرده است. با این حال نظام ایلی در طایفه سِیَل برای زنان ایل همواره روزنه‌های امید و حق ریشه را در طایفه باقی گذاشته و با انتقال و ثبت رسمی ارث به مردان مقابله کرده است. در مجموع، عوامل اقتصادی در بین عشایر، ساختار اجتماعی محکمی را ایجاد کرده‌‌اند. با اینکه امروزه، آن عوامل اقتصادی بی‌اهمیت شده‌اند، اما ساختار اجتماعی از چنان استحکامی برخوردار است که اجازه نمی‌دهد زنان حق ارث را مطالبه و دریافت کنند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Nomadic Women's Right to Inheritance : A Case Study on Seyaal Tribe in Delfan District, Lorestan Province

نویسندگان [English]

  • Mahboobe Babaie Mohammadi 1
  • Jalaledin Rafifar 2
  • Hossein Mirzaie 3
1 Ph.D. in rural sociology, university of Tehran, Tehran, Iran
2 professor of anthropology, social faculty of Tehran university, Tehran, Iran
3 associate professor in development and social policy making, university of Tehran, Tehran, Iran
چکیده [English]

Women's inheritance right is one of the major rights that has been neglected by some societies. In most nomadic communities, women are deprived of the right of inheritance, even though they accompany men in all aspects of life. Answering to why this is so, this study has been conducted among the Seyaal tribe in Delfan district, Lorestan province with a qualitative approach and thematic analysis method and in-depth interview. The findings showed that in the recent hundred years, women’s right to inheritance in the Seyaal tribe has not changed significantly and in paying inheritance to women, they disregard the Sharii principles and formal laws and rely solely on the customary principles derived from the tribal system. There are legitimacy and justifications to transfer the inheritance right to men in the tribal system and not to pay it to women. However, this system in the Seyaal tribe has always left windows of hope and root rights for the women and has resisted against transferring the inheritance to men and its formally registering. In sum, economic factors have created a strong social structure among the nomads. Although those factors have nowadays become insignificant, the social structure is so strong that does not allow women to claim and receive their right to inheritance.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • right to inheritance
  • women
  • nomads
  • Iran
  • Lorestan
  • Delfan
  • Seyaal tribe
افشارنادری. نادر (1367). جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلوبه بر اساس اولاد. طایفه و تیره. بخش تحقیقات عشایری مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران. گزارش 8.
امان‌الهی بهاروند. سکندر (۱۳۶۲). نظام اجتماعی- سیاسی ایل بهاروند و تغییر و تحول آن. مجموعه کتاب آگاه. ایلات و عشایر. تهران: آگاه.
بابایی محمدی. محبوبه (1399). مطالعه تغییر هویت زنان عشایر لرستان، مورد مطالعه عشایر شهرستان دلفان. رساله دکتری. دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
بارث. فردریک (۱۳۴۳). ایل باصری. ترجمه کاظم ودیعی. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی.
باسورث. کی. ای، فن گاباین. ا، گارسویان. نینا، کورز. اوتو، آیلرز. ویلهلم، سلوود. دیوید، امریک. ر. ا، زیمال. ا. و، رادیتسا. لئو، لانگ. دیوید، فرای. ر.ن.، یارشاطر. احسان (1380). تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان. ترجمه حسن انوشه. تهران: امیرکبیر.
بختیاری. مریم (1382). خاطرات سردار مریم بختیاری (از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه). ویراسته غلام‌عباس نوروزی بختیاری. تهران: انزان.
بلوکباشی. علی (1377). ایل. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. ج 4.
بیگی. بهمن (1344). عرف و آداب در بین عشایر فارس. تهران: بنگاه آذر.
پرهام. باقر (1362). طرح مسئله ایلات و عشایر از دیدگاه جامعه‌شناسی. مجموعه کتاب آگاه. ایلات و عشایر. تهران: آگاه.
پورکریم. هوشنگ (1345). ترکمن‌های ایران (قسمت دوم). هنر و مردم. 50. 33.
تری. امانوئل (۱۳۶۲). نظریه علمی تاریخی و جوامع ابتدایی جوامع مبتنی بر تیره و طایفه. ترجمه عباس راد. تهران: آگاه.
حجازی. قدسیه (بی تا). ارزش زن یا زن از نظر قضائی و اجتماعی. چاپخانه فردوسی.
دوپویی. فرانسیس (1385). انسان‌شناسی اقتصادی. ترجمه مهدثه محب حسینی. تهران: علم.
دورانت. ویل (1367). تاریخ تمدن (مشرق زمین، گهواره تمدن). ترجمه احمد آرام. ع. پاشایی. امیرحسین آرایان‌پور. تهران: علمی و فرهنگی.
دوکولانژ. فوستل (1397). تمدن قدیم. ترجمه نصرالله فلسفی. تهران: اساطیر.
دومورینی. گوستاو (۱۳۹۱) عشایر فارس (اصلاحات اداری). ترجمه جلال الدین رفیع‌فر. تهران: دانشگاه تهران.
دیگار. ژان پی‌یر (1362). سرزمین ایل. نمونه ایل بختیاری. ترجمه اصغر کریمی. مجموعه مقالات مردم‌شناسی دفتر دوم. ایلات و عشایر. انتشارات مرکز مردم‌شناسی- وزارت فرهنگ و آموزش عالی.
رفیع‌فر. جلال‌الدین (1401). نگاهی به جامعه‌ی ایل عشیره‌ای در ایران. ارج‌نامه دکتر مهدی طالب. ص 317-330. انتشارات دانشگاه تهران
روپاساری. فرخ، همای. آهی، طالقانی. ملکه (1346). زن در ایران باستان. تهران: زنان دانشگاهی.
شهبازی. عبدالله (۱۳۶۶). ایل ناشناخته (پژوهشی در کوه‌نشینان سرخی فارس). تهران: نی.
شیرزا. حسین، زرعکانی. مهدی (1396). جامعه دهقانی و مناسبات زمین‌داری در ایران عصر قاجار. تهران: دنیای نو.
صفی‌نژاد. جواد (۱۳۸۳). ساختار اجتماعی عشایر در ایران. مطالعات ملی. 5(1). ۸۴-۴۳.
....................... (1395). جامعه‌شناسی ایلات و عشایر ایران. تهران: سمت.
طبیبی. حشمت‌الله (1374). مبانی جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی ایلات و عشایر. تهران: دانشگاه تهران.
عسکری عالم. علی مردان (1388). فرهنگ و باورهای مردم لرستانی (فرهنگ عامه لرستان). خرم آباد: افلاک.
غفاری. هیبت‌الله (1368). ساختارها اجتماعی عشایر بویراحمد (1300-1364). تهران: نی.
کدی. نیکی (1395). زنان در خاورمیانه گذشته تاکنون. ترجمه هما مداح. تهران: شیرازه.
گودلیه. موریس (۲۰۱۰). قبایل در تاریخ و در مقابل حکومت‌ها. ترجمه جلال‌الدین رفیع‌فر.
مایکل، یونگ (1373). تروبریاندها پژوهش‌های مردم‌شناسی مالینوفسکی جزایر تروبریاند 1918-1915. ترجمه عباس مخبر. خرمشهر: طرح نو.
محمودی بختیاری. سیاوش (۱۳۸۲). جامعه‌شناسی کاربردی عشایر. اهواز: مهریاز.
مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی (1307). قانون مدنی. تاریخ تصویب: ۱۸ اردیبشهت ۱۳۰۷ ش. تاریخ بازدید: ۹ مهر ۱۳۹۹ ش.
نوری. یحیی (1385). حقوق زن در اسلام و جهان. مؤسسه مطبوعاتی فراهانی.
ورجاوند. پرویز (1344). روش بررسی و شناخت کلی ایلات و عشایر. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی.
Ahmada. Mahtab, Moazma. Batoola, Sophia. F. Dziegielewskib (2016). State of Inheritance Rights: Women in a Rural District in Pakistan. Journal of social service research. 42(5). 622–629.
Asiimwe. F. (2009). Statutory Law, Patriarchy and Inheritance: Home Ownership among Widows in Uganda. African Sociological Review. 13(1).
Doss. Cheryl, Truong. Mia, Nabanoga. Gorrettie, Namaalwa. Just (2012). Women, Marriage and Asset Inheritance in Uganda. Development Policy Review. 30 (5). 597-616.
Godelier. M. (1973). Horizon. Trajets Marxistes en Anthropologie. Paris.
Iram. Rubab (2021). Status of Women Inheritors in Islam, Institutional Hurdles in Punjab. Pakistan. Al-Qawārīr .2(04). 32-44.
…………..., Usman. Ahmed (2018). Women’s Right of Inheritance: Choices and Challenges in Punjab. Journal of Islamic Thought and Civilization. 8(2).18-39
Khan. Sona (2000). Inherprospectivendian Women: A Prospective. India International Centre. 27(2). 139-154.
Marx. Karl. (1976)  The Poverty of Philosophy Contained in the Collected Works of Karl Marx and Frederick Engels: Volume 6(International Publishers: New York.
Masden. D. J. (1976). The Qashqai Nomadic Pastoralists of Fars Province. in the Qashqa’i of Iran. World of Islam Festival1967. Manchester University Press.
Olueze. Ikechukwu (2004). Women’s Right to Inheritance under Customary Law in Nigeria. An International Legal Practitioner.