انجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220بررسی دموکراتیکشدن فرهنگ در عصر مشروطه114220651FAمحمدرضا پویافردکتری جامعه شناسی فرهنگی مدرس دانشگاهJournal Article20160712دموکراتیکشدن علاوه بر آنکه به شیوه انتخاب نخبگان جامعه مربوط میشود، میتواند مفهومی فرهنگی نیز داشته باشد. دموکراتیکشدن به معنای عام مبتنی بر سه بعد بنیادین است: برابری هستیشناختی، استقلال فردی (آزادی) و شیوه خاص انتخاب نخبگان. تأکید بر دو جزء نخست پایهی دموکراسی فرهنگ را میسازد. از این نظر میتوان جامعهای پیشادموکراتیک از نظر فرهنگ را از نوع دموکراتیک آن متمایز ساخت. کارل مانهایم با ارایه شاخصهای فرهنگ دموکراتیک عملاً به ساخت یک «نوع مثالی» از چنین فرهنگی کمک میکند. عصر مشروطه به رغم آنکه غالباً از وجه سیاسی آن مورد توجه قرار میگیرد، نمونهای مهم از عینیتیافتن هرچه بیشترِ چرخش فرهنگی جامعهی ایرانی در ادامهی تغییرات اجتماعیِ عصر «ناصری» است. بر این اساس در این مقاله تلاش میشود تا با بررسی آنچه در ویژگیهای تاریخی عصر مشروطه و تحول فرهنگیِ زمینهساز آن وجود دارد، به این پرسش پاسخ داده شود که علاوه بر آغاز فرایند دموکراسی سیاسی در ایران، آیا نشانههایی از دموکراتیکشدن فرهنگ نیز در این دوره قابل مشاهده بودهاست؟ پاسخ به این پرسش، با استفاده از نظریهی مانهایم و از رهگذر بررسی وجود نشانههای دموکراتیکشدن فرهنگ از نظر او، در تحولات عصر مشروطه ارایه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد مجموعه تحولات فرهنگی و اجتماعی این دوره تاریخی در بطن خود دارای نشانههای مهمی از آغاز فرایند دموکراتیکشدن فرهنگ است.https://journal.asi.org.ir/article_20651_f81345b745d9c934eec39276b662619c.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220ظروف مجسمهای جانورسان کلماکره438420652FAلیلا خسرویاستادیار پژوهشکده باستان شناسیجلال الدین رفیع فراستاد دانشگاه تهرانJournal Article20160712پیشینه تاریخی مناطق تحت نفوذ حکومت ایلام و کشف گنجینههای نفیس و ارزشمند ارجان، کلماکره و رامهرمز از دوران ایلام نو در سالهای اخیر، موضوع مهمی است که میبایست مورد توجه ویژه پژوهشگران قرار گیرد. ایلامیان مجموعه اقوامی بودند که از هزاره چهارم تا هزاره اول ق.م، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی ایران فرمانروایی داشتند. گستره کشور ایلام شامل خوزستان، لرستان کنونی، پشتکوه ایلام و کوههای بختیاری بوده است. کشور ایلام شامل دو بخش کوهستانی و دشت بوده که به شکل فدرال اداره میشد و به مرکزیت شهرهای بزرگ آن، حکومتهای مستقل و خودگردانی تشکیل میشد. شاهکان ساماتورا (صاحبان گنجینه کلماکره) نیز یکی از این ایالتهای مستقل در دوران ایلام نو بودند که گنجینه پادشاهی آنها به طور اتفاقی در غار کلماکره شامل صدها قلم شیء منحصر به فرد نقره و طلا در سال 1368 در پلدختر لرستان کشف و تعداد بسیار زیادی از آنها به صورت قاچاق از کشور خارج شد. تکنیک ساخت و وجود کتیبههایی به خط و زبان ایلام نو روی برخی از اشیاء ارتباط آنها را با افق فرهنگی ایلام نو آشکار میکند. ساماتورا نام یکی از حکومتهای ایلامی مآب، در حوضه رود سیمره در جنوب لرستان بوده که در طول قرن هفتم و اوایل قرن ششم ق.م به وسیله شاهکان محلی ساماتورا اداره میشده است. در این مقاله ما به معرفی و تحلیل ظروف جانورسان این گنجینه که شیوه هنری و موضوع اصلی آنها نقوش جانوری است و دارای کارکرد آب پاش برای ریختن مایعات در مراسم آیینی و تشریفاتی بوده، میپردازیم. این گونه از اشیاء علاوه بر خصوصیات زیباییشناسانه هنری، از نظر تاریخی دارای اهمیت خاصی هستند. مهمترین اهمیت کشف این اشیاء کمک به مطالعه مناسبات تجاری و فرهنگی با همسایگان خود در این دوره تاریخی است و عدم کشف نمونههای مشابه آنها از سایر نقاط دیگر اهمیت مطالعه آنها را دوچندان میکند. https://journal.asi.org.ir/article_20652_7f5a5dca8b7116dd54f65a4f2a9a5238.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220روابط قومی "تهدید" یا "فرصت" برای انسجام اجتماعی شهرها؟؛ بررسی مکانیزمهای مقاومت مردمی در برابر سیاست-های شهری در محله اسلامآباد کرج8511720654FAپروین قاسمیکارشناس ارشد مردم شناسیJournal Article20160712این مقاله درصدد است از منظر انسانشناسی شهری به موضوع انسجام اجتماعی برخاسته از قومیت و خاستگاه قومی - فرهنگی مهاجران ساکن در محلهی اسلامآباد کرج طی روند اجرای طرح ساماندهی این محله بپردازد. بدینمنظور مطالعه گروههای مختلف مهاجران آذریزبان از روستاهای سرخه از توابع تبریز، بوئین از زنجان و چنارلق و سفیدآب از ادربیل در این تپه و همچنین حسینیهها و هیاتهای مذهبی آنها به عنوان نقاط تبلور انسجام اجتماعی - قومی، در محله اسلامآباد کرج مدنظر بوده است.
روش مورد استفاده در این تحقیق، روش انسانشناسانه، یعنی روشهای کیفی و با استفاده از مصاحبه و مشاهدهی مستقیم بوده است. همچنین از روش دنبال کردن گره انسجامبخش گروه نیز استفاده شده که دادههای بسیاری را فراهم آورده است.
سیاستگذاریهای کلان اثرات مثبت و منفی روی شهر و گروههای ساکن در آن دارد. برخی از گروهها متحمل اثرات مثبت یا منفی بیشتری نسبت به سایرین میشوند. تلاش ساکنان برای به حداقلرساندن این تاثیرات بازنمای پویایی گروههای ساکن در محلههای مختلف است. مطالعه تعامل و پویایی این گروهها در رابطه با سیاستگذارها میتواند نقش مهمی در تصمیمگیریهای سیاستگذاران ایفاء نماید.
تحقیق حاضر به مطالعه یکی از چندین طرح سیاستگذاری در اسلامآباد کرج پرداخته است، که به نام طرح ساماندهی تپه مرادآّب[1] کرج مشهور است. اجرای طرح تملک و تخریب خانههای آلونکنشین تپه مرادآب طی 19 سال، 4 هزار خانوار را مجبور به تغییر محل سکونت خود به سایر نقاط همان تپه، شهر کرج و یا سایر شهرهای کشور کرده است. در این فرایند قدمت حضور مهاجران و تعداد اعضای قومی آنها در اتخاذ تصمیماتی که برای حفظ انسجام خویشاوندی و قومی خود در تقابل با تاثیرات طرح بر انسجامزدایی روابط اجتماعی شان، موثر بوده است؛ بهطوریکه مهاجرانی که مدت کوتاهتری از سکونتشان میگذشته (کمتر از 10 سال) به صورت دستهجمعی به نقطهی دیگری از شهر مهاجرت کردهاند، و مهاجران با قدمت سکونت متوسط ( 10 تا 20 سال) به شکل دو یا سه گروه در سطح شهر پراکنده شدهاند، و گروههای با قدمت سکونت طولانی (بیشتر از 20 سال) به دلیل احساس تعلق بیشتر نسبت به محله، سعی در باقیماندن در محل و لذا یافتن مسکن در قسمتهای دیگر تپه مرادآب داشته اند. نکته قابل ملاحظه آن است که این پراکندگیها عمدتا حول محور اماکن گردهمایی هفتگی و ماهانهی اعضاء گروه که در واقع اماکن مذهبی هستند، صورت میگیرد.
<br clear="all" />
[1]. این تپه بعد از مسکونیشدن با نام های مختلفی مثل زورآباد و اسلامآباد از جانب اهالی محله و شهر کرج نامیده شده است. لازم به ذکر است که این تپه امروزه محلهای رسمی از شهر کرج را تشکیل میدهد و در شهرداری این منطقه با نام اسلامآباد نام گذاری شده و شناخته میشود.https://journal.asi.org.ir/article_20654_d0731e04a612e8062992792a7c10cadf.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220مراسم طلب باران در حوزه کویری ایران11813820655FAژیلا مشیریکارشناس ارشد پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگیJournal Article20160712آب در فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعیِ تمام مناطق، مذاهب و ادیان از اهمیت ویژهای برخوردار است. آب سبب حیات است و باران فرودآورنده حیات و زندگی. از آن جا که ایران کشوری است که مساحت زیادی از آن در منطقه خشک و کمآب بیابانی و کویری قرار دارد، همیشه با مشکل کمآبی و خشکسالی روبرو بوده است. به همین دلیل آیینهای متنوع و متفاوت بارانخواهی را در سراسر این پهنه مییابیم که بسیاری از آنها با اساطیر کهن پیوند میخورند. بارانخواهی در ایران به دو روش انفرادی و گروهی انجام میشود، اما اکثر مراسم طلب باران در ایران به شکل فعالیت گروهی است و با ساز و آواز و رقص آیینی، یا نماز و دعا همراه میشود. در مراسم بارانخواهی ترانههایی خوانده میشوند که در هر گوشهای از ایران گویش مخصوص به خود را دارند، ولی تقریبا از درونمایه یکسانی برخوردارند. این مراسم در شهرهای حوزه کویری نیز با آداب و رسوم، اشعار و ترانهها و مراسم خاص همراه است. پژوهش حاضر نگاهی به مراسم بارانخواهی در این منطقه از ایران دارد.
<strong> </strong>https://journal.asi.org.ir/article_20655_562dedcdd43ca48cecb0f6c0f15f999a.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220بازنمایی تحول در چند عنصر شهری در شهر شیراز در نیمه اول قرن بیستم بر اساس تحلیل چند عکس13915620656FAمصطفی ندیماستادیار گروه تاریخ دانشگاه شیرازJournal Article20160712با سفر شاهان قاجار به اروپا و آشنایی نسبی حاکمان ایرانی با فرهنگ اروپایی، روابط فرهنگی گسترش یافته، ابزار و کالاهای جدیدی وارد ایران شد. برخی از این کالاها و مظاهر جدید در تغییر شیوه زندگی مردم و بروز تحولات اجتماعی نقش زیادی داشتند. با روی کار آمدن سلسله پهلوی در ایران این تغییرات بیشتر و محسوستر شد. از جمله مهمترین این تغییرات، تغییر وسایل حمل و نقل شهری، رشد شهرسازی به شکل جدید و تغییر پوشاک مردم بود. سیر پیشرفت و تحول و دگرگونی در جامعه شهری به یکباره انجام نشد و این سیر با تغییری نه چندان سریع صورت گرفت.
در این مقاله برآنیم تا با استفاده از هشت عکس و بررسی آنها، این تغییرات و سیر تحول جامعه ایرانی را در روند مدرن شدن بررسی کنیم. مکان مورد تحقیق شهر مهم و فرهنگی شیراز در جنوب ایران است و زمان مورد تحقیق حدود پنجاه سال، از اوایل قرن بیستم میلادی تا دهه شصت است.
این تحقیق تنها دربردارنده تجزیه و تحلیل تغییرات بر اساس این عکسها است و به شایست و ناشایست بودن نوع و شیوه تغییرات کاری ندارد.https://journal.asi.org.ir/article_20656_56793cc3371fae3c942fc56ed44e723e.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220تاریخ جهانی، خِرد، و ایدهی پیشرفت بنیادهای مردمشناسی کلاسیک در دستگاه فلسفهی تاریخ هگلی15718020657FAبیتا نقاشیانکارشناسی ارشد انسانشناسی، دانشگاه تهران- دانشکدهی علوم اجتماعیJournal Article20160712جستجوی منشأ و غایت واحد، بر اساس ایدهی «حقایق جاویدان و جهانشمول» و عطف به امر پیوسته و امر کلان در پندارهی پیشرفت و ترقی بیوقفهی بشریت در رسیدن به غایت ِمبتنی بر نیل به رستگاری، جریانی عظیم بود که در دستگاه فلسفهی تاریخ هگلی به اوج منطقی و دستگاهمند خود رسید. دستگاهی که جهان را به راستی درنوردید و به مثابهی منادیِ تاریخ کلیِ غایتمدارِ جهانی، مردمشناسی کلاسیک و جامعهشناسی کلاسیک و فیلسوفان پس از خود را دانسته یا نادانسته مورد اثر قرار داد. جریان و حرکتی که «جهان را به مثابهی یک کل» با عطف به «مقصود غایی جهان» و در سیرخطی «پیشرفت» تعبیر میکرد.
بر این اساس، این مقاله در پی نشان دادن این موضوع است که بنیاد فلسفیِ اصلیِ نظریههای مردمشناسی کلاسیک بر دستگاه فلسفهی تاریخ هگلی قرار دارد، و قصد دارد با خوانش و تشریح دستگاه هگلی از زوایای خاص و مشخصِ «متافیزیک تاریخ»، «مقصود بازپسین تاریخ»، «آگاهی تاریخی»، «ایدهی پیشرفت»، «دورهبندی تاریخی»، «دولت»، «خرد به مثابهی اصل پیشینیِ منطقی و غایت مطلق تاریخ»، «امر کلی» و «عامیت و تعمیم»، «اروپامداری»، و «مفهوم کلی انسان»، بستری را برای تدقیق مبانی معرفتی مردمشناسی کلاسیک فراهم کند. بنیادهایی که به زعم نگارنده مردمشناسی کلاسیک را در تضاد و تقابل نظری با انسانشناسی جدید قرار میدهدhttps://journal.asi.org.ir/article_20657_d762cc852a2e196dcb406b974567f3c9.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220اهمیت درخت گردو در زندگی روستاییان الموت13815920661FAنصراله عسگریعضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوینJournal Article20160712مقاله حاضر که با عنوان اهمیت درخت گردو در زندگی روستاییان الموت قزوین ارائه شده است، سعی بر آن دارد با استفاده از روشهای مشاهده مشارکتی، مصاحبه و با استفاده از تحقیقات صورت گرفته درباره گردو و با بهرهگیری از نظریه کارکردگرایی ساختی به سوالات زیر پاسخ دهد:
با وجود تغییرات و دگرگونیهای رو به افزایش و همه جانبه در روستاهای الموت آیا برداشت گردو توانسته پیوندهای اجتماعی خانواده و شبکه های پیرامون آن را تداوم بخشد؟
آیا این درخت غیر از کارکرد اقتصادی، کارکرد اجتماعی، فرهنگی هم دارد؟https://journal.asi.org.ir/article_20661_f836dbcf86264f19e78c6f1707bb1591.pdfانجمن انسان شناسی ایراننامه انسان شناسی1735-2096111920140220آیین و بازتابهای نمایشی آن در سبکِ زندگی مذهبیِ ایرانیان؛ رویکردی انسانشناختی16018820662FAمحمد جعفر یوسفیان کناریدانشگاه تربیت مدرس، دانشکدهی هنر، استادیارمحمد مهدی فیاضی کیادانشگاه هنر، دانشجوی مقطع دکتری رشتهی پژوهش هنرJournal Article20160712انسانشناسی اجرا امکانات گستردهای برای مطالعهی زندگی روزمره و آیینهای زندگی به مثابه نمایشگری به دست میدهد. امروزه، با اهمیت یافتن سبک زندگی دینی بین دینداران ایران بعد از انقلاب، ابعاد این مطالعات، از اهمیتی حتی بیشتر از گذشته برخوردار شده است. این پژوهش، با واکاوی سبک زندگی دینداران به خصوص در عرصهی زندگی روزمره، جنبههای نمایشگرانه را با بهرهگیری از چارچوبهای مردمشناسی فرهنگی مورد مطالعه قرار داده و تاثیرات عمیق نمایشگری و اجرا در زندگی دینی را بر فرد و جامعه مورد تاکید قرار داده است. پرسش این تحقیق در پی آن است که آیا امکان خوانشی اجرامحور از زندگی روزمرهی دینداران وجود دارد و چنین خوانشی چه جنبههایی از انسانشناسی اجرا را در سبک زندگی دینداران مییابد؟ با انسانشناسی ترنر و چارچوب نظری گافمن، ابزار لازم برای مطالعهی زندگی روزمره به مثابه اجرا، فراهم آمده است. برای پاسخ به این پرسش، سطح روزمرهی زندگی دینداران با مباحث گافمن و ابعاد آیینی آن با مباحث ترنر تطبیق داده شده و سپس نقش ابعاد آیینی در انطباق با زندگی روزمره بررسی شده است. همچنین مطالعهی بدن به مثابه مهمترین ابزار اجراگری و نقش آن در زمان و مکان، یکی از مهمترین موضوعات موردمطالعه در این تحقیق است. یافتههای تحقیق نشان میدهد، تاثیرات اجتماعی و سیاسی گستردهای از خلال نمایشگری بدن در آیینهای دینی مردم ایران انجام میگیرد که با نگاهی به آرای گافمن درباره بازنمایی خویشتن در زندگی روزمره برای اثرگذاری بر مخاطب و نیز نظریات ترنر دربارهی وضعیت آستانهای و تغییر فرد در انتهای این وضعیت، قابل انطباق است. مرزهای این اثرگذاری چنان گسترده است که قصد دارد سراسر جامعه را به جلوهای از امر قدسی بدل سازد. البته این امر، با چالشهایی همراه است که مستقیما با محدودیتهای بدن در ارتباط است. این مقاله، تحقیقی میانرشتهای است که با وامگیری اصولی از نظریهی اجرا در تئاتر و آیینهای نمایشی، و پیوند آن با نظریاتِ انسانشناسی و جامعهشناسی، به بررسی موضوع پژوهش میپردازد.https://journal.asi.org.ir/article_20662_5980f2f0d7dcbb19074843bf48cb0ec8.pdf