2024-03-29T14:30:32Z
https://journal.asi.org.ir/?_action=export&rf=summon&issue=33372
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
مطالعه موانع مشارکت اجتماعی شهروندان به عنوان یکی از مولفههای دیپلماسی شهری
سید حمید
ابطحی
ملیحه
شیانی
مشارکت اجتماعی ـ سیاسی شهروندان و اشخاص حقوقی نظیر انجمنها، اصناف و سازمانهای مردمنهاد در فرآیند تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرا، امری بسیار حائز اهمیت است. این امر در ایران بنا بر دلایل اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی با موانع متعدد روبرو است. براین اساس، هدف این مطالعه، شناسایی موانع مشارکت اجتماعی ـ سیاسی در ایران براساس دیدگاه نخبگان بود. پس از مروری بر منابع و تدوین چارچوبی مفهومی درباره مشارکت، گردآوری دادهها با استفاده از روش کیفی و مصاحبههای نیمهساختاریافته با مشارکت 4 گروه از افراد شامل اعضای سابق و فعلی شورای شهر تهران، مدیران ارشد شهرداری تهران، اعضای هیئت علمی دانشگاهها وکارشناسان شورای شهر که با نمونهگیری نظری و هدفمند انتخاب شدند، انجام گرفت. معیار پایان نمونهگیری اشباع نظری بود که بعد از مصاحبه با 30 نفر حاصل شد. دادهها با تکنیک تحلیل تماتیک و با کمک نرمافزار MAXQDA-12 کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادههای کیفی نشان داد 4 مقوله اصلی و 10 زیرمقوله به عنوان موانع مشارکت وجود دارند که عبارتند از موانع تاریخی (استبداد تاریخی و تجارب آغاز انقلاب)، پارادایم دینی (آموزههای دینی)، بیگانگی اجتماع با مشارکت (اجتماع مشارکتگریز، مغفول ماندن مشارکت در جامعهپذیری، و کیفیت نامطلوب مشارکت) و چالشهای سیاسی ـ ساختاری (فقدان جامعه مدنی، سازوکار معیوب مشارکت، نگرش به مشارکت، رونق اندک تعاملات حکومت ـ مردم). بهطور کلی، شکل پایدار و منسجم مشارکت در کشور ما شکل نگرفته و مشارکت در ایران همواره با موانع اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، مذهبی و نبود فضایی برای تمرین و ممارست مواجه بوده است.
مشارکت
مشارکت اجتماعی
مشارکت سیاسی
مطالعه کیفی
ایران
2020
04
20
15
39
https://journal.asi.org.ir/article_243849_38a0812618d091bd4cdd46456f47432f.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
تحلیل جایگاه و نقش صلیب در آیین بوکه باران
فرانک
جهانگرد
نماد جهانشمول صلیب با دلالتهای معنایی گسترده در بسیاری از اسطورهها و آیینها دیده میشود. در آیین بوکهباران، بر صلیبی چوبی لباس زنانه میپوشانند و آن را دخترکان ترانهخوان خانه به خانه میگردانند و در پایان مراسم، عروسک را در کنار رود یا چشمه میگذارند. این پژوهش به نمادشناسی آیین بوکه باران با محوریت نقش صلیب پرداخته است. صلیب نماد باروری و برکت بخشی و پیونددهنده زمین و آسمان است. در این آیین بر تن صلیب جامهای پوشانده میشود که تار و پود صلیبوار آن، شبکه زندگی را به نمایش میگذارد. قطرههای باران نیز در برخورد با زمین، صلیبی ترسیم میکنند که اگر به رویش گیاهان بینجامد، صلیب دیگری نقش میبندد که یادآور درخت کیهانی است. در این آیین عروسک، دخترکان و زنان در پیوند با یکدیگر چرخه حیات را از بیجان به جاندار و از مرگ به زندگی نشان میدهند. حرکت گروهی دخترکان ترانهخوان نیز نماد خواستهای جمعی است که از دیرباز به صورت راهپیماییهای گروهی انجام میشده است. به عروس باران سنجاقی هدیه میدهند که آن هم از نمادهای باروری است.
صلیب
آیین
نمادشناسی
بوکه باران
سنجاق
2020
04
20
41
59
https://journal.asi.org.ir/article_243850_4f4f2377a929f19403d456104e0befe5.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
مردم نگاری پیشه سنگ تراشان شیر سنگی در مناطق بختیاری نشین
زهرا
حیدری
شیر یکی از نقشمایههای پر تکرار در هنر ایرانی ، به ویژه هنرهای تجسمی است. با استناد به یافتههای باستان شناسان، قدمت بکار گیری این کهن الگوی جانوری در هنر و آیینهای ساکنان ایران و به ویژه در هنر آرامگاهی، به چند هزار سال پیش برمیگردد. شیرسنگی نمادی جانوری است که از دیر باز به نشانه شجاعت و دلیری بر آرامگاه بزرگان ایل بختیاری استقرار یافته است. این نوشتار با مطالعه میدانی وضعیت کنونی ساخت شیرسنگی، انواع آن، شناخت عوامل موثر در عرضه و تقاضای آن به عنوان یک کالای هویتی در مناطق بختیاری نشین و ارائه آمار کارگاههای فعال شیر تراشی، در پی روشن کردن رابطه این نماد با الگوهای حاکم بر تفکر اهالی فرهنگ بختیاری است. دادههای گردآوری شده به شیوه مردمنگاری (با ابزار مصاحبه و ضبط صوت و تصویر) با رویکرد نشانه شناسی ساختاری تحلیل شده است. طبق یافتههای این مطالعه، انطباق ویژگیهای زیستی شیر ایرانی و زیستگاه آن با قلمرو بختیاریها و با شیوه کوچندگی که از دیر باز شیوه غالب زندگی در این منطقه بوده است و همچنین ارتباط تنگاتنگ انسان و حیوان دراین شیوه زندگی به عنوان عوامل انسانی و زیست محیطی موثر در این نماد پردازیها شناخته شدهاند. شیرسنگی علاوه بر نقش آرامگاهی در آیینهای شفا و باروری نیز نقش داشته است و در باور بختیاریها جایگاه ویژهای دارد لذا این مطالعه به عوامل روان شناختی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که در حفظ و دوام این نماد نقش داشتهاند نیز پرداخته است.
بختیاری
سنگتراشی
شیرسنگی
نمادگرایی
2020
04
20
61
96
https://journal.asi.org.ir/article_243852_3d2a2ab28480614ab908a70453701f5e.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
بازیابی معماری شهدادِ کرمان برپایه مطالعه باستانمردمشناسی معماری ماخونیک
طاهره
رحیم خانی
در کاوشهای باستانشناسی مشاهده باستانشناس و تفاسیر او نسبت به دادهها امروزی است. همچنین هرگز نمیتوان شرایطی را ایجاد کرد که انسانهای پیشازتاریخی و یا تاریخی در آن زندگی میکردند. اما باستانمردمشناسی با بررسی شرایط و ساختهای مختلف در جوامع زنده امکان مشاهده عینی و پیگیری فرآیند تداوم و تغییرات را ،که در زمینههای باستانشناختی امکان آن وجود ندارد، فراهم میکند. این مقاله برآن است بااستفاده از روش توصیفی-تحلیلی که ازطریق بررسی میدانی باستانمردمشناسی و با تکنیک پرسشنامه و مشاهده مستقیم در طی سالهای 94-1393 صورت گرفت، به بررسی معماری روستایی دورافتاده بپردازد، تا از این طریق و براساس مطالعات صورت گرفته به بازیابی روند تحول خانهسازی در شهداد کمک کند. براساس مطالعات صورت گرفته بهنظر میرسد روند تحول خانهسازی در شهداد شباهت جالبی با مجموعه سازههای بافت درحالگذار در ماخونیک دارد.
باستانمردمشناسی
شهداد
ماخونیک
معماری
2020
04
20
97
128
https://journal.asi.org.ir/article_243853_4629b488b02308638849f2a0c7979840.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
ساختار سیاسی- اجتماعی و سازوکارهای قدرت در بافت سنتی جامعه ایلی (مطالعه موردی در جامعه ایلی کهگیلویه و بویراحمد)
نعمت الله
زکی پور
آرمان
حیدری
هر ساختار اجتماعی سیاسی نظام سلسله مراتب قدرت خاص خود را دارد. ساختار ایلی به عنوان یکی از مهمترین ساختارهای سنتی ایران نیز سلسله مراتب قدرت خاص خود را داشته است. ساختار مناصب قدرت در ایلات کهگیلویه و بویراحمد بعنوان یکی از مهمترین و قدیمیترین ایلات جنوب ایران کمتر مورد مطالعه و تحلیل تاریخی قرار گرفته است. هدف مقاله این است که ساختار قدرت سیاسی در بافت سنتی ایلات کهگیلویه و بویراحمد را از منظر جامعهشناسی تاریخی تحلیل نماید. این ایلات شامل شش ایل بویراحمد، باشت و باوی، بهمئی، چرام، طیبی و دشمنزیاری میباشد. روش این مطالعه، ترکیبی از روشهای اسنادی با اتکای بر منابع کتابخانهای و تحقیقات میدانی و تجربه زیسته محققان میباشد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت سازماندهی و قشربندی اجتماعی در این ایلات مبتنی بر عصبیت خویشاوندی، نابرابری جنسیتی و ویژگیهای انتسابی و نوعی تحرک اجتماعی نسبتا ایستا بوده است. ساختار قدرت نیز بر اساس نوعی هرم سازمانی سلسله مراتبی بوده که، به ترتیب از قاعده تا رأس هرم شامل افراد ایل (رعیت)، ریش سفیدان، کدخدایان، خوانین بودهاند که ماهیت فرماندهی – فرمانبری در سلسله مراتب، مبتنی بر نفوذ و احترام فرادستان و تکریم فرودستان بوده است.
ساختار اجتماعی
ساختار قدرت
عشیره
ایل
کهگیلویه
بویراحمد
2020
04
20
129
149
https://journal.asi.org.ir/article_243855_ce3415f1c04c7164ccb2a020c7c1cfee.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
مطالعه تطبیقی نقشمایههای حوزه هلیلرود و حماسه گیلگمش
ارغوان
عبدالملکی
جلال الدین
رفیع فر
بررسی نقشمایههای آثار کلوریتی حوزه هلیلرود و مقایسه تطبیقی آنها با آثار هنری میانرودان، این حقیقت را روشن میسازد که تصاویر منقوش بر سطح این آثار سنگی، همچون پلی میان هنر و تمدن کهن ایران و هنر تمدنهای همجوار است که نشانه ارتباط فرهنگی این مناطق است. اسناد تاریخی و ادبی بینالنهرین در دورههای سومری و اکدی نیز، حاکی از ارتباطات تجاری، سیاسی و فرهنگی گسترده میان فرمانرواییهای بینالنهرین و حوزه جغرافیایی جنوبشرق ایران است. از سوی دیگر مشابهتهای شکلی و محتوایی حماسه گیلگمش با نقشمایههای حوزه هلیلرود، نشان از وجود اسطورهای مشابه گیلگمش در این حوزه فرهنگی دارد. بررسی و تحلیل مولفههای اساطیری مشترک میان این نقشمایهها و حماسه گیلگمش، بیانگر وجود باورهای اعتقادی مشابهی در حوزههای جغرافیایی یاد شده است. در این پژوهش، با شرحی مختصر از حماسه گیلگمش، ارتباط نقشمایههای تمدن جیرفت با روایت داستانی حماسه مذکور بررسی شده است. تحلیل معانی نمادین نقشمایهها نیز با یاری از نمادشناسی تطبیقی صورت گرفته است.
گیلگمش
نقشمایه
هلیلرود
جیرفت
میان رودان
2020
04
20
151
196
https://journal.asi.org.ir/article_243858_e9653017e02ef1d1ba72ceec6b3ff242.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
مطالعه مردمشناختی برساخت هویت مادری به میانجی زیستفناوری با تاکید بر رحم جایگزین و اهدای جنین
فرزانه
فرشادی
منصور
وثوقی
در حال حاضر به مدد زیستفناوری[1]، امکان فرزندآوری بدون تجربه زیسته بارداری، زایمان و شیردهی محقق شده است. به این معنی، دوگانه مادر-کودک به میانجی تکنولوژی به زنجیرهای از ارتباطات بین مفاهیم بدل میشود و به صورت مادر درخواست کننده- مادر زیستی- مادر جایگزین- کودک صورتبندی میشود. بنابراین، ایجاد فاصله بین مادر و کودک به معنی نبود عناصر برسازنده هویت مادر شدن مانند پیوند خونی، بارداری و شیردهی است؛ پس برساخت هویت مادر شدن خدشهدار میشود. در این صورت، با توجه به فقدان عناصر هویتبخش، امکان برساخت هویت مادر شدن چگونه ممکن میشود؟ در این مقاله با طرح پرسشهای مداوم از دادهها، روابط درهم تنیده عناصر برسازنده هویت مادری کشف میشوند؛ به این معنی کوشش میشود تا با مصاحبههای عمیق به کشف الگوی برساخت هویت مادر شدن دست یابد. ابزارهای مفهومی «خود»، «اجرای نمایشی» و «فاصله» به ترتیب در نظریههای مید، گافمن و زیمل، شناسایی ارتباطهای صریح برای مفصلبندی الگوی هویت را از درون مصاحبههای عمیق امکانپذیر میکند. نتیجه اینکه، الگوی برساخت هویت فردی مادری بر دیالکتیک دوگانه بدن مادر-جنین در دوران بارداری استوار است اما در چرخه فرزندآوری متکی بر زیستفناوری با حضور مادر زیستی و مادر جایگزین فاصله همیشگی بین مادر درخواست کننده و فرزند ایجاد میشود. بنابراین، هر چند که اجرای نمایشی دوران بارداری و زایمان با رویتناپذیر کردن ناباروری در رفع داغ ننگ به طور موقتی موفقیتآمیز است اما برساخت هویت فردی-اجتماعی مادر شدن از گذر فرایند رویارویی- تردید - انفصال به صورت غریبه مفصلبندی میشود.
برساخت هویت مادر شدن
فقدان تجربه زیسته
نقش محول
غریبه
2020
04
20
197
227
https://journal.asi.org.ir/article_243883_a2582288bf44f997d8324f914847c0fd.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
گَهَنْبار سنتی چَهْرِه در شریفآباد اردکان
مهرداد
قدردان
زهره
زرشناس
آمنه
ظاهری عبدوند
گهنبار، جشنی کهن است که به پاس آفرینش اهورایی برگزار میشود. بر پایه اساطیر ایرانی، اورمزد طی شش مرحله به ترتیب آسمان، آب، زمین، گیاه، حیوان و انسان را بیافرید، برای پاسداشت هر مرحله و آفریده آن، پنج روز و مجموعا سی روز در سال این جشن برپا میگردد. هر پنج روز تحت عنوان یک چهره (وقت، زمان) نامگذاری شده و نام هر چهره برگرفته از زمان برگزاری آن در طول سال است که از میان بهار تا برابری روز و شب در پایان سال را دربرمیگیرد. جشن در معنای اصیل آن ستایش، نیایش و فدیه دادن است که در گهنبار این معنا نمود عینی دارد. حضور پررنگ مردم، نیایشهای مداوم و همگانی و فدیه و نیاز که در قالب پذیرایی از همه شرکتکنندگان اجرایی میشود، این جشن را شکل میدهد و همراهی آن با طلب آمرزش برای درگذشتگان و توجه به روشنایی اجاق خانواده، در مجموع این جشن کهن را قابل توجه کرده است. این جشن در روستای شریفآباد که سابقه تاسیس آن به قرن هشتم هجری قمری برمیگردد، به طور کامل برگزار میگردد.
گهنبار چهره
شریفآباد
جشن سالیانه
آفرینش
زرتشتیان
آداب و رسوم
2020
04
20
229
247
https://journal.asi.org.ir/article_243884_b80e51c65d31b7454fd2bb2bb31ae8cb.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
تحلیل ساختاری قصههای عامیانه خراسان جنوبی براساس روش ساختاری ولادیمیر پراپ
فریبا
کاهنی
بی بی اقدس
اصغری
الگوی ریختشناسی پراپ یکی از بهترین و دقیقترین شیوههای طبقهبندی، تجزیه و تحلیل ساختار و قالب قصهها است. پراپ با مطالعه قصههای پریان روسی به نتیجه رسید که این قصهها به رغم تنوع و تکثر از نوعی وحدت و همانندی برخوردارند. هدف پژوهش ما بررسی شخصیتهای قصههای عامیانه خراسان جنوبی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و براساس روش ساختارگرایی پراپ انجام شده است. جامعه آماری ما کلیه قصههای عامیانه خراسان جنوبی است. تعداد سی و نه قصه جمعآوری و تدوین شد که از این تعداد براساس تکراری بودن، سی و یک قصه انتخاب گردید تا چگونگی تطبیق قصههای یاد شده و شخصیتهای آنها با روش پراپ نشان داده شود و ساختار کلی قصهها و قوانین حاکم بر آنها مشخص گردد. نتایج نشان میدهد که روش پراپ بر قصههای عامیانه خراسان جنوبی قابل انطباق است. همچنین سی و یک خویشکاری وهفت شخصیت تعریف شده او با این قصهها مطابقت دارند. افزون براین، همه قصهها با یک حرکت آغازین شروع شده و بیشتر آنها دست کم حامل یک اندرز میباشند.
ولادیمیر پراپ
ساختارگرایی
ریخت شناسی
قصه های عامیانه
خراسان جنوبی
2020
04
20
249
272
https://journal.asi.org.ir/article_243885_e919482ee36b4b42fa19df9151ff10a9.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
نمودهای میراث فرهنگی ناملموس در اثر مهارتهای سنتی لنجرانی و لنجسازی در خلیج فارس
غلامرضا
مختاری
یکی از مفاهیم متاخر در حوزه میراث فرهنگی که توسط یونسکو به عنوان مهمترین سازمان بینالمللی صیانت از میراث فرهنگی بشر ارائه شده است، «میراث فرهنگی ناملموس» است که در تعریف آن، توجه میراث فرهنگی صرفاً محدود به بناها یا اشیاء مادی و ملموس نیست بلکه عنایت ویژهای به ابعاد غیرفیزیکی، معنوی یا ناملموس میراث فرهنگی شده است. کشور ایران نیز از اعضای معاهده بینالمللی این میراث است و تاکنون (دی 1399) شانزده اثر از ایران در فهرست جهانی آن قرار گرفته است. یکی از این آثار «مهارتهای سنتی لنجسازی و لنجرانی ایرانیان در خلیج فارس» است که در این مقاله با روش مطالعه اسنادی و کتابخانهای بر آنیم به این پرسش پاسخ دهیم که این موضوع یا اثر دارای چه ویژگیها یا شامل چه عناصری میباشد که حائز شرایط ثبت در فهرست جهانی میراث فرهنگی ناملموس شده است. از این رهگذر میتوان مروری بر مفاهیم این نوع از میراث فرهنگی داشت و ضمن تمرکز بر پروندهای که به نظر کارشناسان یکی از پروندههای موفق ایران و در ابعاد نوروز بوده است، مولفههای ضروری جهت ثبت موفق یک اثر در فهرست یونسکو را بررسی کرد.
یونسکو
میراث فرهنگی ناملموس
لنجسازی
لنجرانی
تاریخ دریانوردی ایرانیان
خلیج فارس
گلافی
2020
04
20
273
286
https://journal.asi.org.ir/article_243886_aa2980c0ce4ac3c1a9f239f091a21fef.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
چوب نوشتههای سقف منازل آشتیان
اسدالله
عبدلی آشتیانی
مقاله حاضر با طرح این پرسشها آغاز میشود که چوبنوشتههای سقف خانههای آشتیان از نظر تاریخی و جامعهشناختی دارای چه ویژگیهایی است، پراکندگی جغرافیایی آنها چگونه است و چه محلههایی را شامل میشود، مهمترین موضوعهای چوبنوشتهها چیست و هنر خطاطی در آنها چه اهمیتی دارد. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، روش گردآوری دادهها مبتنی بر مشاهدات میدانی، مستندسازی با استناد به تصاویر و عکسهایی که از خانهها تهیه شده است، رجوع و مطالعه خود مکتوبات چوبنوشته، بهرهمندی از اطلاعات خبرگان محلی و همچنین استفاده از منابع کتابخانهای بوده است. چوب نوشتهها را به نوعی میتوان بعنوان اسناد مکتوبی دانست که مردم معمولی بر اساس نگرش خود نسبت به فرهنگ و محیطی که در آن زندگی کردهاند و همچنین متناسب با نحوه برخوردشان با مسائل اعتقادی، مذهبی و اجتماعی، در قالب خطاطی در سقف خانههای خود حک نمودهاند. در این چوب نوشتهها علاوه بر آنکه باورهای مذهبی را به فراوانی میتوان یافت، مسائل و رویدادهای تاریخی همچون گرانی ارزاق عمومی (با ذکر قیمت و تاریخ آن)، قحطی و خشکسالی نیز قابل مشاهده است که از نظر جامعهشناختی و تاریخی میتوانند اطلاعاتی بکر و ناب ارائه دهند.
چوب نوشته
سقف منازل
خطاطی
اسناد تاریخی
آشتیان
2020
04
20
289
335
https://journal.asi.org.ir/article_243891_c1b271fd755bde01c452d0c7e1e0f801.pdf
نامه انسان شناسی
انسان شناسی
1735-2096
1735-2096
1399
17
30
آسیب شناسی وضعیت زنان بختیاری در خاطرات بی بی مریم بختیاری
محمود
مهمان نواز
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین وضعیت زنان بختیاری و مشکلات و آسیبهای آنها در خاطرات بی بی مریم بختیاری به انجام رسیده است. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای انجام شده است. ابزار اصلی پژوهش استناد به کتاب خاطرات بیبی مریم بختیاری و منابع معتبر آن دوره میباشد. در نهایت بر پایه یافتههای حاصل از منابع استنتاج، تبیین و تحلیل به عمل آمده است. این پژوهش مشکلات و آسیبهای زنان بختیاری را مورد واکاوی قرار داده که بسیاری از این مشکلات در قالب زندگی بیبی مریم مطرح شدهاند. یافتهها بیانگر آن است که زنان بختیاری در جامعه مردسالار بختیاری با مشکلات عدیدهای مواجه بودهاند. نرسیدن ارث به زنان، بیسوادی اکثریت زنان و عدم آزادی زنان در زمینه اشتغال مشکلاتی بودند که از دید بیبی مریم، زنان بختیاری با آنها مواجه بودند. همچنین در امر زناشویی به علت وجود رسوم نادرست، زنان از کمترین حقوق برخوردار بودند به گونهای که کمترین تضمینی برای خوشبختی آنها و یا حتی رهایی بی دردسر از زندگی مشترک سختی که ممکن بود داشته باشند وجود نداشته است.
بی بی مریم
زنان
قاجار
ایل بختیاری
خاطرات
2020
04
20
337
356
https://journal.asi.org.ir/article_243893_37bdaa949901ac450e2495636f56c664.pdf