ORIGINAL_ARTICLE
بازی کوس چال جلوه ای از فرهنگ عامه در شهر اَهرَم
سرگرمی و بازیها بخشی از فرهنگ عامه هستند. از آنجایی که بازیهای بومی و محلی در ایران اغلب برگرفته از محیط جغرافیایی، شغل و معیشت مردم یک منطقه هستند، از تنوع خاصی برخوردارند. در ایران هم افراد مانند سایر نواحی جهان برای حفظ روحیۀ جمعی و ایجاد نشاط و شادی، به بازیهای بومی و سنتی میپردازند. هدف این پژوهش، معرفی بازی کوس چال به عنوان یکی از مواریث فرهنگ عامۀ شهر اهرم مرکز شهرستان تنگستان در استان بوشهر است که از گذشتههای دور تاکنون انجام میشود و همچنان به نحوی زنده و پویا به حیات خود در میان مردم ادامه میدهد. این پژوهش از نوع توصیفی–تحلیلی است و اطلاعات از طریق مطالعه منابع کتابخانهای و میدانی و مصاحبه با مطلعان محلی، بازیکنان و تماشاگران این بازی جمعآوری شده است. بر اساس نتایج پژوهش، این بازی نشاندهندۀ شیوه زندگی، نگرش و باورهای اجتماعی و فرهنگی در شهر اهرم است. به نظر میرسد این بازی با مهاجرت اقوامی از دوران صفویه و سپس افشاریه که به این منطقه آمدهاند، نشر و گسترش یافته است. از ویژگیهای این بازی، سادگی در ابزار و وسایل، عدم نیاز به امکانات و فضای خاص و اتکاء بر دقت، هوشیاری و نشاط بین بازیگران و تماشاچیان است.
https://journal.asi.org.ir/article_249644_3185ca4f44d979958c04f4440ce8ddfa.pdf
2022-02-20
بازی
کوس چال
فرهنگ عامه
تنگستان
شهر اهرم
دهران
حیدر
امیری
h.amiri@cfu.ac.ir
1
دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام و مدرس دانشگاه فرهنگیان استان بوشهر
LEAD_AUTHOR
آنیزاده. علی (1387). درآمدی بر عناصر سازنده بازیهای سنتی. فرهنگ مردم ایران. 12. 106-81.
1
احمدی ریشهری. عبدالحسین (1382). سنگستان. ج 1. شیراز: نوید شیراز.
2
اشرفی. لیلا (1386). بازیهای سنتی آذربایجان (شهرستان تکاب و اطراف آن). فرهنگ مردم ایران. 9. 150-141.
3
افشار سیستانی. ایرج (1369). نگاهی به بوشهر. ج 2. تهران: مؤسسه انتشاراتی و آموزشی نسل دانش.
4
امیری. حیدر (1394). نظام آبیاری سنتی در اهرم. انسانشناسی. 22. 182-164.
5
بختیاری. محمدرضا (1386). فولکلور و ادبیات عامیانه. ارومیه: ادبیان.
6
برجاس. اسماعیل (1381). بازیهای محلی استان بوشهر. بوشهر: شروع.
7
تنگستانیزاده. محمد (1400). اهرم. مصاحبه نویسنده (14 آبان ماه).
8
جمالی. رحیم (1381). شناسنامه شهرهای استان بوشهر. تهران: قلم آشنا.
9
حسندوست. محمد (1393). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. ج 1. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
10
حسنعالی. فاطمه (1394). پژوهشی در فرهنگ و آداب و رسوم اهرم تنگستان. بوشهر: خانه ریاضیات بوشهر.
11
حمیدی. سید جعفر (1372). نهضت ابوسعید گناوهای. تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
12
--------------------- (1395). فرهنگنامه. بوشهر. ج 1. تهران: جامی.
13
خیراندیش. عبدالرسول (1394). سواحل خلیج فارس. تهران: آباد بوم.
14
ذوالفقاری. حسن (1392). ریختشناسی چیستانهای منظوم محلی. دو فصلنامه فرهنگ و ادبیات عامه. دانشگاه تربیت مدرس تهران. 1(1). 118-93.
15
------------------ (1394). زبان و ادبیات عامه ایران. تهران: اسمت.
16
روحالامینی. محمود (1382). مبانی انسانشناسی. تهران: عطار.
17
سدیدالسلطنه بندر عباسی. محمد علی خان (1386). سرزمینهای شمالی پیرامون خلیج فارس و دریای عمان. تصحیح احمد اقتداری. تهران: امیرکبیر.
18
غفاری. یعقوب (1374). بازیهای محلی استان کهگیلویه و بویراحمد. تهران: روایت.
19
غفوری. فرزاد (1393). الگوی توسعه گردشگری بر مبنای توسعه بازیهای بومی و محلی در کشور. مجله مطالعات مدیریت ورزشی. 24. 174-153.
20
فقیری. ابوالقاسم (1389). باورهای سرزمین مادریام. شیراز: نوید شیراز.
21
قایدی. حیدر (1397). سرزمین من. بوشهر: شاخه زرین.
22
-------------- (1399). تاریخ تنگستان. ج 1. بوشهر: زمزمههای روشن.
23
قزل ایاغ. ثریا (1379). راهنمای بازیهای ایران. با همکاری شهلا افتخاری. زیر نظر عباس حری. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی با همکاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران.
24
کاشف. میر محمد (1378). پژوهشی پیرامون بازیهای بومی و محلی آذربایجان غربی. مجله حرکت. 1(2). 66-53.
25
کاکس. پرسی زاخاریا (1386). مشروطیت جنوب ایران به گزارش بالیوز بریتانیا در بوشهر 1905-1915م./ 1323-1333 ه.ق. ترجمه و تدوین: حسن زنگنه. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و بنیاد ایرانشناسی شعبه استان بوشهر.
26
کرمی چمه. یوسف (1393). بازشناسی چوگان؛ بازی بومی ایران. فرهنگ مردم ایران. 36. 78-55.
27
مجیدی کرائی. نور محمد (1371). تاریخ و جغرافیای ممسنی. تهران: علمی و فرهنگی.
28
محمد پادشاه «متخلص به شاد» (1363). فرهنگ جامع فارسی (آنندراج). زیر نظر محمد دبیر سیاقی. ج 5. تهران: کتابفروشی خیام.
29
معین. محمد (1388). فرهنگ معین. ج 1-3. تهران: امیرکبیر.
30
مهیار. عباس (1358). بازیهای محلی اشارهای به بازیهای توفارفان. هنر و مردم. 17(193). 69-66.
31
نبوی. سید حسن (1379). راهنمای خلیج فارس. شیراز: نوید شیراز.
32
هارلوک. الیزابت (1364). بازی. ترجمه وحید رواندوست. تهران: یوش.
33
هاشمی زاده. سید کوچک (1399). فرهنگ واژگان گویش دشتی. ج 1. تهران: نگاه آشنا.
34
هدایت. صادق (1395). فرهنگ عامیانه مردم ایران. گردآورنده جهانگیر هدایت. تهران: چشمه.
35
هیوز. فرگاس پیتر (1384). روانشناسی بازی: کودکان، بازی و رشد. تهران: رشد.
36
یاحسینی. سید قاسم (1387). مطالعاتی در باب تنگستان. تهران: گلگشت.
37
ORIGINAL_ARTICLE
دوسویگی یک نماد: گرز گاوسر، از نمادی توتمی تا سلاح انجمن مردان
گرز گاوسر یکی از ابزارهای نمادین در فرهنگ ایرانی است که در متون مختلف از اوستا گرفته تا شاهنامه و تواریخ دورۀ اسلامی، توصیف و در قالب اسطوره، زبان، ادبیات و تصاویر بازنمایی شده و به عنوان سلاح پهلوانان در کشتن اژدها نقش داشته است. این پژوهش با در نظر گرفتن سلاح گرز گاوسر به مثابه یک نماد که معنایش را از طریق متون کسب کرده و پیوستگی آن با آیینهای کهن، به بررسی دوسویگی نمادین گرز گاوسر پرداخته است. از یک سو، این ابزار نمادین در داستان فریدون حامل معنای توتمی است و یادآور حوزۀ منعشدۀ قربانی حیوانات در دین زرتشتی است و این وجه آن، در دیانت زرتشتی مورد قبول واقع شده و حتی در کتب تاریخی دورۀ اسلامی نیز استمرار یافته است. از سوی دیگر، گرز گاوسر در پیوند با انجمن مردان، سلاح پهلوان برتر این گروه یعنی گرشاسب است و نزد تمدنهای هندواروپایی، از اساطیر گرفته تا حماسهها و نیز فرهنگ عامیانه و شفاهی، به طور پراکنده احیاء شده و استمرار یافته است. هر چند این وجه نمادین و آیینی گرز گاوسر، در دیانت زرتشتی پذیرفته نشده، اما در روایات اوستا، شاهنامه و نیز در قصههای عامیانه فارسی، ویژگی نمادین خود را حفظ کرده است.
https://journal.asi.org.ir/article_249415_b32cadf66185a44466f2c6a52707852d.pdf
2022-02-20
گرز گاوسر
توتم
فریدون
گرشاسب
انجمن مردان
عاطفه
امیری
amiri.a.art@gmail.com
1
دانش آموخته دکتری پژوهش هنر، پژوهشگر مستقل
LEAD_AUTHOR
ابن بلخی (1385). فارسنامه. با تصحیح گای لسترینج و رینولد نیکلسون. تهران: اساطیر.
1
استروس. کلود لوی (1361). توتمیسم. ترجمه مسعود راد. تهران: توس.
2
اسفندیار کاتب. بهاءالدین محمد بن حسنبد (1320). تاریخ طبرستان. ج 1. با تصحیح عباس اقبال. تهران: اساطیر.
3
انجوی شیرازی. ابوالقاسم (1369). فردوسینامه. تهران: علمی.
4
اوهارپر. پرودنس (1369). گرز گاو سر در ایران پیش از اسلام. ترجمه امید ملّاک بهبهانی. فرهنگ. 7. 402-381.
5
ایرانشان بن ابی الخیر (1377). کوشنامه. به کوشش جلال متینی. تهران: علمی.
6
بهار. مهرداد (1389). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: آگاه.
7
بینا (1367). روایت پهلوی. ترجمه مهشید میرفخرایی. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
8
بینا (1369). شایست نشایست. ترجمه کتایون مزداپور. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
9
پورداوود. ابراهیم (1377). یشتها. ج 1 و 2. تهران: اساطیر.
10
----------- (1380). یسنا بخشی از کتاب اوستا. تهران: اساطیر.
11
ثعالبی. ابومنصور محمدبن عبدالملک (1384). غرر اخبار ملوک فرس و سیرهم. ترجمه محمود هدایت. تهران: اساطیر.
12
جعفری دهقی. محمود و پوراحمد. مجید (1392). گرز گاو سر فریدون و منشأ آن. ادب فارسی. 3(2). 56-39.
13
حسینیراد. عبدالمجید (1384). شاهکارهای نگارگری ایران. تهران: موزه هنرهای معاصر.
14
دادگی. فرنبغ (1385). بندهش. گزارنده مهرداد بهار. تهران: توس.
15
دورکهایم. امیل (1382). صور ابتدایی حیات مذهبی. ترجمه نادر سالارزاده امیری. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
16
دومزیل. ژرژ (1383). سرنوشت جنگجو. ترجمه مهدی باقی و شیرین مختاریان. تهران: قصه.
17
--------. کایوا. روژه. گودورف. ژرژ. یاماگوشی. ماسائو و دارمستتر. جیمس (1391). جهان اسطورهشناسی 4. ترجمه جلال ستاری. تهران: مرکز.
18
سرکاراتی. بهمن (1354). گرز نیای رستم، نکتهای درباره شیوه تصحیح شاهنامه. زبان و ادبیات فارسی. 27(115). 323-338.
19
-------------- (1376). بازشناسی بقایای افسانه گرشاسب در منظومههای حماسی ایران. نامه فرهنگستان. 10. 38-5.
20
-------------- (1385). سایههای شکارشده. تهران: طهوری.
21
سگال. روبرت (1389). اسطوره و آیین. ترجمه بهار مختاریان. سایت انسانشناسی و فرهنگ. اسطوره و آئین – انسانشناسی و فرهنگ. قابل دسترس در anthropologyandculture.com
22
طبری. محمد بن جریر (1375). تاریخ طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: اساطیر.
23
فردوسی. ابوالقاسم (1379). شاهنامه. با تصحیح ژول مول. تهران: بهزاد.
24
------------ (1386). شاهنامه. به کوشش جلال خالقی مطلق. دفتر یکم تا هشتم. تهران: دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
25
فروید. زیگموند (1342). پیدایش روانکاوی. ترجمه هاشم رضی. تهران: مؤسسه مطبوعاتی فراهانی.
26
قائمی. فرزاد (1391). اسطوره نبرد مهر و گاو نخستین و ارتباط آن با ابزار نمادین گرز گاوسر. ادبپژوهی. 21. 110-89.
27
کاسیرر. ارنست (1378). فلسفه صورتهای سمبلیک. ج 2: اندیشه اسطورهای. ترجمه یدالله موقن. تهران: هرمس.
28
کزازی. میر جلالالدین و فرقدانی. کبری (1386). توتم در داستانهای شاهنامه. زبان و ادب. 34. 113-85.
29
کرویز، میشائیل (1396). نوافلاطونیسم و نظریه نماد نزد کاسیرر و پانوفسکی. ترجمه بهار مختاریان. سایت انسانشناسی و فرهنگ. قابل دسترس در anthropologyandculture.com
30
گردیزی (1363). زین الاخبار. تحقیق عبدالحی حبیبی. تهران: ماهی.
31
مختاریان. بهار (1385). میره و پیوند آن با جوانمردان و عیاران. نامه فرهنگستان. 8(1). 98-88.
32
------------ (1387). گاو برمایه، گرز گاوسر و ماهپیشانی. نامه فرهنگستان. 10(2). 135-125.
33
------------ (1399). درآمدی بر ساختار اسطورهای شاهنامه. تهران: آگه.
34
مسکویه. ابوعلی (1379). تجاربالامم. ج 1. تحقیق ابوالقاسم امامی. تهران: توی.
35
مولایی. چنگیز (1389). معنای نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنتهای اساطیری و حماسی ایران. جستارهای ادبی. 42 (167). 175- 153.
36
ویدن گرن. گئو (1391). فئودالیسم در ایران باستان. ترجمه هوشنگ صادقی. تهران: کتاب آمه.
37
-------------- (1393). پژوهشی در خرقه درویشان و دلق صوفیان. ترجمه و تحقیق بهار مختاریان. تهران: آگه.
38
هدایت. صادق (1383). زند و هومن یسن. تهران: جامهدران.
39
هیلن برند. رابرت (1388). زبان تصویری شاهنامه. ترجمه سید داوود طبایی. تهران: فرهنگستان هنر.
40
هیلنز. جان (1375). شناخت اساطیر ایران. ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی. تهران: چشمه.
41
Baily. H. W. (1971). Zoroastrian problems in the ninth-century books. Oxford: Clarendon Press.
42
Jung. C. G. (1971). Psychlological types: The Collected Works. Translated by Richard Francis Carrington Hull, Helton Godwin Baynes. London: Routledge and Kegan Paul.
43
Nyberg. H. S. (1933). La légende de kərəsāspa in oriental studies. in Honour of C.E. Pavry. Oxford.
44
Spiegel. F (1871). Eranische altertumshunde I. Leipzig.
45
Widengren. Geo (1969). Der feudalismus im alten Iran. Arbeitsgemeinschaft für forschung des Landes Nordrhein-Westfalen40. Köln-Opladen.
46
Wikander. S. (1938). Der arische männerbund. Lund, Hakan Ohlsson.
47
----------(1941). Vayu, texte und untesuchungen zur indo-iranischen religionsgeschichte. Uppsala. Lundequist.
48
ORIGINAL_ARTICLE
کلیت، کیفیت و تعادل؛ سه مفهوم کلیدی در نگرش پزشکی ایرانیان باستان
ایران علاوه بر اینکه گهواره تمدن است، در حوزه پزشکی نظری و عملی نیز یک تمدن پیشگام به شمار میآید. این مقاله با استناد به منابع اوستایی، ودایی و پهلوی به توصیف و تحلیل سه مفهوم کلیدی در نگرش پزشکی ایرانیان باستان یعنی کلیت، کیفیت و تعادل پرداخته و آنها را در پیوند با ساختارهای گستردهتر ذهنی و اجتماعی بررسی کرده است. همچنین نگاهی گذرا به سیر تحول این نگرش از ایران باستان تا یونان باستان و از آنجا تا اسکندریه و ایران دوره اسلامی و تا پزشکی جدید و فراگیر کنونی(فیزیک پزشکی) داشته است. یکی از یافتههای مهم این است که تغییرات و تعدیلاتی که این سه مفهوم پس از رسیدن به پزشکی یونان باستان داشته است، به احتمال زیاد میتواند نقطه عطفی محسوب شود که از آن پس، سیر تحول مزبور را تا حال حاضر و به طور پیشرونده به سوی تجربهگرایی، جزءنگری و استقراء سوق داده است.
https://journal.asi.org.ir/article_249413_b08363c3bb57a93d6de3025df995005c.pdf
2022-02-20
ایران باستان
یونان باستان
اوستا
ریگ ودا
فیزیک پزشکی
سید محمد
چاووشی
dr.chavoshi1963@gmail.com
1
ایران- تهران- دانشگاه تهران- دانشکده علوم اجتماعی- گروه مردم شناسی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ناسازههای سیاستی فرهنگی در بازنمایی جایگاه طب سنتی ایرانی در نظام سلامت
با وجود قدمت چند هزار ساله طب سنتی ایرانی، این نظام بهداشت و درمان هنوز نتوانسته است جایگاه مکملی را در درمان پزشکی مدرن بیابد. این مطالعه تلاشی برای نشان دادن ناسازههای سیاستی در حوزه زمینهسازی فرهنگی است که در تعیین جایگاه طب سنتی در نظام سلامت ایران وجود دارد. این پژوهش مطالعهای اکتشافی با رویکرد کیفی است که در آن برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق با 30 نفر از متخصصان و مطلعان کلیدی طب سنتی بوده است. پس از استخراج مفاهیم اصلی و بررسی اسناد بالادستی، به تدریج تمهای فرعی و در نهایت تم اصلی به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که بخشی از ناسازهها در طب سنتی به ناسازههای سیاستی فرهنگی در بازنمایی جایگاه طب سنتی ایرانی برمیگردد که دچار مقاومت فرهنگی بخشهایی از جامعه و نظام آموزش دانش پزشکی است. در عین حال صورتبندی ایدئولوژیک برخی طرفداران طب سنتی و عدم هماهنگی درونبخشی و میانبخشی در سازمانهای مربوطه به منظور معرفی و اطلاعرسانی واقعبینانه قابلیتهای دانش پزشکی، سبب عدم باور بعضی از اعضای جامعه به ظرفیتهای این دانش شده است.
https://journal.asi.org.ir/article_250778_3bec539773f085f4d204424deab14e86.pdf
2022-02-20
طب سنتی ایرانی
ناسازههای سیاستی
نظام سلامت
تحلیل مضمون
هما
حاجی علی محمدی
h2.alimohammadi@gmail.com
1
کارشناس خبره پژوهشی پژوهشکده مردم شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و صنایع دستی
AUTHOR
سید حسین
سراج زاده
serajsh@yahoo.com
2
دانشیار جامعه شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
فاطمه
جواهری
javaherm@yahoo.com
3
دانشیار جامعهشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی مردمشناختی به برساخت معنایی نذر در تجربه زیسته زنان ساکن تهران
نذر یک رفتار آیینی و دینی است و اگرچه در بسیاری از ادیان، به عنوان یک کنش دینی بااهمیت حضور دارد، اما در بین شیعیان، نذر با زندگی روزمره مردم نیز درآمیخته و همچون سایر رفتارهای دینی، هم در بافت اجتماعی و فرهنگی و هم در بافت ذهنی کنشگران، حضور و معنای مستقلی دارد. نذر یک رفتار آیینی - دینی خودخواسته، خلاقانه و در مواردی ممکن است حتی کاملاً ابداعی و منحصربهفرد باشد. با تصمیم به انجام نذر، قراردادی بین فرد نذرکننده و امر قدسی منعقد میشود و معمولاً تا زمانی که نذرکننده اقدام به ادای نذر خود نکند، با نظام اجتماعی و فرهنگی پیوندی ندارد و به تمامی درونی، ذهنی و معنایی است. اما به محض اینکه فرد نذرکننده اقدام به ادای نذر میکند، نذر از ساحت یک امر ذهنی به یک برساخته فرهنگی و اجتماعی و حتی دینی ارتقا پیدا میکند و از ساحت یک امر خودخواسته به یک منسک، یک کنش اجباری دینی و یک رفتار دینی تبدیل میشود. با وجود این نذر به عنوان یک رفتار آیینی، در بستر فرهنگی برساخته میشود. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری و نگاهی مردمشناختی، معنای نذر به عنوان یک رفتار آیینی در فرهنگ مورد واکاوی قرار گیرد. به این منظور نگاه تاریخی به نذر مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است با مروری بر سابقه فرهنگی نذر، معنای این آیین در حیات انسان امروز تحلیل گردد. تأکید این پژوهش بر جایگاه نذر در بین زنان تهرانی است و تلاش شده است با مطالعه معنای نذر در تجربه زیسته زنان ساکنان شهر تهران، برساختهای ذهنی زنان درباره نذر بر اساس مفهوم «امنیت»، هراس از ناشناختگی جهان و ناامنی ناشی از رویدادهای ناشناخته، مبهم و هراسناک مورد تحلیل قرار بگیرد.
https://journal.asi.org.ir/article_250802_5d712bcf5e371c2d0256bd4a037be483.pdf
2022-02-20
نذر کردن
مطالعه کیفی
پدیدارشناسی
تحلیل تماتیک
جامعه شناسی دین
دین و زندگی روزمره
امر قدسی
تیپ ایدهآل
شعائر شیعی
راضیه (گیتی)
خزاعی
gkhazaie@gmail.com
1
دکتری جامعه شناسی
AUTHOR
مجید
موحد مجد
mmovahed@rose.shirazu.ac.ir
2
استاد جامعهشناسی دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین تجربه زیسته مردم شهر دزفول از درخت کُنار
عناصر طبیعت همچون زمین، خورشید، ماه، ستارگان، آب، گیاه، آتش و کوه همواره نزد اقوام و ملل مختلف جهان ارزش و اعتبار خاصی داشتهاند؛ تا جایی که برای این مظاهر طبیعت، تقدس قائل بودند و نماد و نشانههایی برایشان میساختند یا خدایانی را به آنها نسبت میدادند. در ایران باستان نیز گیاهان از احترام و ارزش بسیاری برخوردار بودهاند. پژوهش حاضر با هدف تبیین تجربه زیسته مردم از درخت کُنار در شهر دزفول انجام شده است. در این پژوهش کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی، نمونهگیری هدفمند و تکنیک مصاحبه عمیق با 15 نفر از افرادی استفاده شده که به این درخت متوسل میشوند. دادهها بر اساس الگوی هفتمرحلهای کلایزی، تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای پژوهش، شامل بیست مفهوم و سه مقوله یعنی «مدیریت منابع»، «همبستگی جمعی» و «کنترل فردی-اجتماعی» است. نتایج نشان میدهد که حفظ و نگهداری درخت کُنار به منظور مدیریت منابع و استفاده طولانیمدت از خواص درمانی و بهداشتی آن از کارکردهای مادی آن محسوب میشود. همچنین توسل و احترام به این درخت برای رفع برخی مشکلات زندگی که موجب همبستگی جمعی و حفظ نظم اجتماعی میشود، از کارکردهای معنوی آن است.
https://journal.asi.org.ir/article_249412_fd90aafa66078f0d31b029caaf7f9809.pdf
2022-02-20
تجربه زیسته
اماکن مقدس
درخت کُنار
پدیدارشناسی
شهر دزفول
داریوش
رضاپور
d.rezapour@gmail.com
1
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازتاب خوراکها در ضربالمثلهای رایج استان فارس
ضربالمثلها از بخشهای مهم فرهنگ عامه به شمار میآیند که بیشتر برگرفته از زندگی مردم هستند. خوراکها که در زندگی مردم نقش بسزایی دارند، از مهمترین عناصری هستند که در ضربالمثلها بازتاب فراوانی یافته و به صورتهای مختلف و با موضوعات متنوع در این شاخه از ادبیات عامه به کار رفتهاند. در این نوشتار تلاش بر این است تا با روش توصیفی-تحلیلی، از نوع تحلیل محتوای کیفی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای، از زوایای مختلف به بررسی بازتاب خوراکها در ضربالمثلهای استان فارس پرداخته شود. بر اساس یافتههای این پژوهش، خوراکها در شکلگیری هویت فرهنگی مردم استان فارس و ساخت ضربالمثلها در این استان نقش بسزایی دارند. محیط جغرافیایی، نگاه فرهنگی، دینی و اجتماعی در ساخت مثلها بر پایه خوراک نقش اساسی دارد. عناصری مانند وسایل پخت، محتویات، وسایل خوردن خوراک، مراسمی که در آنها خوراکهایی خاص خورده میشود، سخت بودن پخت خوراک، شکل نوشتاری خوراکها در مثلها مورد توجه قرار گرفته است تا با استفاده از این ابزارها و مؤلفهها، مسائلی همچون دخالت بیجا در کار دیگران، تربیت درست، فراموش کردن گذشته، مهماننوازی، بیارزش بودن هدیه و اشخاص، گله از بخت و اقبال، تحمیل کردن چیزی بر کسی، فقر و ناداری، پرهیز از حرامخوری، قناعت و از همه مهمتر تلاش کردن به تصویر کشیده شود. به طور کلی هدف از به کار بردن ضربالمثلها این بوده است که مسائل اخلاقی در جامعه نهادینه شود.
https://journal.asi.org.ir/article_249411_13066f3505e26f62bf61f389fdaa2618.pdf
2022-02-20
ضربالمثل
استان فارس
خوراک
بازتاب
میثم
زارع
meysamzare3750@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری ادبیات غنایی، دانشگاه شیراز
AUTHOR
زهرا
ریاحی زمین
z.riahizamin@shirazu.ac.ir
2
زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پژوهشی درباره فهم کودکانه از فقر و جنسیت در محله فرحزاد تهران
پرسش اصلی مقاله این است که چه شباهتها و تفاوتهایی میان تجربه کودکانه از فقر در دختران و پسران وجود دارد؟ جمعآوری اطلاعات با استفاده از مشاهده، بحث گروهی متمرکز و مصاحبههای نیمهساختیافته با مشارکت ۳۰ کودک (۱۶ دختر و ۱۴ پسر) ۱۰ تا ۱۷ سالهای انجام شده که زندگی توأم با فقر را تجربه کردهاند. تحلیل دادهها با تکنیک تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شده است. یافتهها نشان میدهد که دختران و پسران همزمان تجربههای مشابه و متفاوتی از فقر دارند. در حالی که دختران و پسران نداشتن لباس، مسکن و غذا را به طور مشابه تجربه و درک میکنند، کار کردن دختران در خانه و عدم دسترسیشان به فضای عمومی، شرایط را برای آنان متفاوت میکند. از سوی دیگر تقسیم جنسیتی کار در اوان کودکی در مورد دختران و پسران در خانوادههای فقیر به نحو سختگیرانهای اعمال میشود. به دلیل دسترسی پسران به پول، منابع در دسترس آنها در بیرون و داخل خانه افزایش مییابد. اما کار دستمزدی از اوان کودکی فشار فیزیکی-روانی را برای پسران افزایش میدهد. دختران نیز نقشهای جنسیتی خانگی و کار بدون دستمزد را بر عهده دارند و از محدودیت شدید روابط اجتماعی رنج میبرند.
https://journal.asi.org.ir/article_249414_35682578cff7aba2f0e260e0a36f3f5f.pdf
2022-02-20
" فقر"
" کودکی"
"جنسیت"
"دسترسی به فضای عمومی"
"تقسیم کار جنسیتی"
فایزه
زارعی
faezeh.zarei@yahoo.com
1
گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
AUTHOR
سهیلا
علیرضانژاد
soal802001@gmail.com
2
جامعه شناسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد گرمسار
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نامگزینی مردان در اوسنههای عامیانه ایرانی با نگاهی ویژه به اوسنههای عامیانه استان لرستان
درباره نامشناسی شخصیتهای داستانهای کوتاه و بلند نویسندگان معاصر و افسانههای عامیانه بلند ایرانی پژوهشهای معدودی انجام شده است. ولی تاکنون پژوهش مشابهی درباره داستانهای عامیانه کوتاه ایرانی انجام نشده است. پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر، تلاشی برای بررسی نامهای مورد استفاده در افسانههای عامیانه با تأکید بر داستانهای عامیانه استان لرستان است. افسانههای دو مجموعه که «ابوالقاسم انجویشیرازی» و «بهرام فرهوشی» به ترتیب از مناطق مختلف کشور و استان لرستان جمعآوری کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. نامهای مردانه محمد، احمد، حسن، علی، عباس، ابراهیم و جمشید بیشترین فراوانی را داشتند. بسامد زیاد نامهای محمد، احمد، علی و عباس، با توجه به فرهنگ اسلامی توجیهپذیر است. نامهای جمشید و ابراهیم به تنهایی یا در حالت ترکیبی در بین 50 نام پربسامد در ایران قرار نگرفته است. در افسانهها، جمشید، همیشه ملک جمشید نامیده شده، زیبا توصیف شده، ارتباطی با جنگافزارهای آهنین دارد، دیو و اژدها میکشد و به آسمان پرواز میکند. این شواهد بیانگر ارتباط بین جمشید اسطورهای با شخصیتی است که در افسانههای عامیانه، جمشید نامیده شده است. بدین ترتیب، زیاد بودن نام «جمشید» در افسانهها توجیهپذیر میشود. بسامد فراوان نام «ابراهیم» که نامی ایرانی نیست، جالب به نظر میرسد. در سدههای نخستین هجری سعی شده است زرتشت و ابراهیم را یک شخصیت بدانند. بدین ترتیب، پیامبر باستانی ایران دارای دو نام میشود. در افسانهها به تدریج نام جدید، جایگزین نام پیشین میشود. زیاد بودن نام ابراهیم در افسانهها، به دلیل تلاش ایرانیان سدههای نخستین اسلامی برای حفظ نام زرتشت است.
https://journal.asi.org.ir/article_249416_a190f8ae9fc55cffd5c2e40899d0ae59.pdf
2022-02-20
ابراهیم
افسانه عامیانه
جمشید
نامگذاری
مصطفی
سعادت
saadat@shirazu.ac.ir
1
بخش زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جنسیت چالشی فراروی مطالعات سرمایه اجتماعی در ایران
اهمیت سرمایه اجتماعی و مؤلفههای اصلی تشکیلدهنده آن همانند مشارکت و اعتماد اجتماعی بر کسی پوشیده نیست و مطالعات متعددی درباره آن انجام شده است. اما نکته قابل تأمل، حساسیت و توجه اندک به نابرابریها بهویژه نابرابریهای جنسیتی است. نتایج پژوهشها نشان میدهد اهمیت سرمایه اجتماعی، دسترسی و بهرهمندی از آن برای زنان و مردان متفاوت بوده است؛ بهطوریکه نابرابری سرمایه اجتماعی، فرصت اندکی برای زنان در ارتقای وضعیتشان و توسعهیافتگی جامعه به وجود آورده است. ازاینرو در این مقاله با مرور نظاممند پژوهشهای پیشین و بهکارگیری روش فراتحلیل کیفی، مطالعات مربوط به سرمایه اجتماعی و جنسیت بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش، گونهای بیطرفی و بیتفاوتی جنسیتی بر پژوهشهای سرمایه اجتماعی حاکم است؛ بهطوریکه نسبت اندکی از مطالعات به سرمایه اجتماعی بر حسب جنسیت پرداخته و زنان در این حوزه مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. این مسأله بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا کور جنسیتی دیدن واقعیتها سبب افزایش نابرابریها و تشدید تبعیضهای جنسیتی میان زنان و مردان میشود و این مهم در ساختار مدیریتی جامعه، سیاستگذاری دولتمردان و دسترسی به منابع سیاسی نیز تأثیر میگذارد. بنابراین زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور مورد غفلت قرار گرفته و از سرمایه اجتماعی کمتری در مقایسه با مردان برخوردار بودهاند و این کاستی در مؤلفههای اصلی سرمایه اجتماعی به خوبی نمایان است. علاوه بر آن، بیتفاوتی جنسیتی در مطالعات سرمایه اجتماعی با غلبه رویکرد و روش کمی بیانگر آن است که نقش زنان در توسعه به واسطه ایجاد شبکههای اجتماعی قدرتمند، مشارکت، اعتماد، حمایت و سایر مؤلفههای سرمایه اجتماعی نادیده گرفته شده است.
https://journal.asi.org.ir/article_250801_29571a431decaaf61d3e3ac48bd454cb.pdf
2022-02-20
سرمایه اجتماعی
زنان
جنسیت
فراتحلیل
نابرابری جنسیتی
ایران
ملیحه
شیانی
mshiani@ut.ac.ir
1
گروه توسعه و سیاستگذاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
حنان
زارع
hannan_zare@ut.ac.ir
2
گروه توسعه و سیاستگذاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالبات زنان در نکاح نامههای دوره قاجار
نتایج پژوهشها درباره شناخت مطالبات افراد جامعه از گذشته تا حال، بیانگر تصویر واضحی از اوضاع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گروههای مختلف اجتماعی است. مطالبات عموم زنان و نحوه دستیابی به آن در مقاطع مختلف تاریخی از موضوعات بحثبرانگیز در حوزه مطالعات اجتماعی–تاریخی است. پژوهش حاضر با چنین رویکردی، از طریق بررسی اسنادی شروط ضمن عقد در نکاحنامههای دوره صد و سی ساله قاجار، به تحلیل فراوانی نیازهای عموم زنان در آن دوره پرداخته است. به طوری که برخی مطالبات زنان مانند حق مسکن، حق طلاق، مهریه، اجازه سفر و شروط اقتصادی استخراج و تحلیل گردید. یافتههای این پژوهش تصویر غیرواقعی زنان در روایتهای تاریخی دوره قاجار را بر اساس اسناد مکتوب به چالش میکشد.
https://journal.asi.org.ir/article_249645_bd5a588bdaedcf745723b40d13c5dfb7.pdf
2022-02-20
نکاحنامه
شرط ضمن عقد
مطالبات
قاجار
سندپژوهی
زهره
عطایی آشتیانی
zohreashtiani2013@gmail.com
1
هیات علمی مرکز اسناد فرهنگی آسیا /پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
زینب (سارا)
اسکندری
sarahese@sas.upenn.edu
2
دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه پنسیلوانیا/آمریکا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی کمی تنوع زیستی گیاهان دارویی و کاربرد آنها در شهرستان داراب
این پژوهش با هدف ارزیابی کمی تنوع زیستی گیاهان دارویی در جهت حفاظت از گونههای آسیبپذیر انجام شده است. با توجه به اینکه تنوع زیستی، درگیر بحرانی با منشأ فعالیت انسانها از گذشته است، عدم کنترل انتظارات نامحدود انسان، باعث افزایش آثار تخریبکننده بر محیط زیست و تشدید بحرانها خواهد شد. کشور ایران دارای نواحی بومشناسی مختلفی است که باعث ایجاد تنوع زیستی جانوری و گیاهی، آب و هوایی، قومی و فرهنگی، آداب و رسوم و آیینها شده است. پژوهش میدانی حاضر در چهار منطقه روستایی یعنی مروارید، حیدرآباد، دهمورد و فتحالمبین در شهرستان داراب استان فارس انجام شده است. بر اساس یافتههای این تحقیق، 89 گونه گیاه دارویی متعلق به 43 خانواده در مناطق هدف شناسایی شد که بیشترین فراوانی با تعداد 14 گونه متعلق به خانواده نعنائیان است. طیف زیستی گیاهان دارویی در مناطق مورد مطالعه متفاوت است و شامل 6 تیپ بیولوژیکی، 4 فرم رویشی، 8 اندام مصرفی، 3 دوره رویش و به لحاظ پراکنش در دو سطح هموار و شیبدار است. در مناطق هدف، 9 گیاهِ در معرض آسیب جدی یعنی آنغوزه، بنه، آویشن شیرازی، ارژن، کُنار، جاشیر، بادرنجبویه، مورد و کاکوتی شناسایی شده است. علاقه فزاینده به مصرف و بهرهبرداری از گیاهان دارویی و عدم ثبت دانش بومی، احیا، توسعه، حفاظت و نظارت بر این مناطق منجر به حذف ژنهای مؤثر گیاهی در آینده نزدیک خواهد شد. کلیدواژهها: تنوع زیستی، ارزیابی کمی، گیاهان دارویی، دانش بومی، داراب
https://journal.asi.org.ir/article_250776_345eaf1de565f944fa53a755d2a06f33.pdf
2022-02-20
تنوع زیستی
ارزیابی کمی
گیاهان دارویی
دانش بومی
داراب
فرزانه
محمدی
farzaneh_mohammadi.ir83@yahoo.com
1
محیط زیست-دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی-آزاد-اراک-ایران
AUTHOR
عباس
احمدی
a-ahmadi@iau-arak.ac.ir
2
محیط زیست، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی،آزاد، اراک ,ایران
LEAD_AUTHOR
مهدی
مختارپور
mokhtarpour.mehdi@wtiau.ac.ir
3
جامعهشناسی، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد ، واحد تهران غرب، ایران
AUTHOR