ORIGINAL_ARTICLE
ماده و معنا، جستاری مردمشناختی جهت کاربست در مطالعات باستان/ مردمشناسی
این مقاله به تبیین مجموعهای از مواد فرهنگی در میان دامپروران کوچرو قشقایی میپردازد که به عنوان نماد، در راستای انتقال مفاهیم و اطلاعات نقش ایفا میکنند. این نمادها، سنگچینهایی هستند که در بسترهای متفاوت، معناهای متفاوتی به خود میگیرند، اما در ظاهر شبیه به هم ساخته میشوند. امکان وجود چنین هستاری از فرهنگ در جوامع باستانی و شواهد مادی آن در بافتهای باستانشناختی سبب شده است تا پژوهش حاضر ویژگیها و چگونگی استنباط ماهیت و کاربرد چنین دادههایی را تشریح کند. علاوه بر این در راستای تبیین محدودیتهای شناخت و بهرهگیری از این نوع مواد فرهنگی، به عنوان مقیاس معیار، جهت کاربست در مطالعات باستان مردمشناسی در قالب یک مطالعه موردی به توصیف ساختاری-بافتاری نمادهای مذکور میپردازد. در نهایت مقاله حاضر با مرور مفاهیم کلیدی در راستای استنباط معنا از نوع خاصی از مواد فرهنگی که در پژوهش به آن پرداخته شده است، دانشی نظری در زمینه چگونگی بهرهگیری از آنها در راهبرد قیاس ایجاد میکند.
https://journal.asi.org.ir/article_247633_2dbe8852d9c01680973aae4d7cb4cca6.pdf
2021-08-23
13
29
نماد
قشقایی
بافت فرهنگی
بافت موقعیت
باستان /مردمشناسی
بهروز
آقایی
behrooz_aghaie@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری باستانشناسی پیش از تاریخ ایران، دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
امانتگذاری متوفی: سنت تدفین در میان کوچندگان بختیاری
مطالعه گورستانها و شیوههای تدفین جوامع گذشته و کنونی، در شناخت بهتر ساختارها و سنتهای اجتماعی-فرهنگی گروههای انسانی مؤثر است و نقش مهمی در پژوهشهای باستانشناختی و انسانشناختی دارد. در میان جوامع کوچنده برخی سنتهای آیینی وجود دارد که با سنتهای آیینی جوامع یکجانشین اندکی متفاوت است. یکی از این سنتهای آیینی، امانتگذاری متوفی در یک گورستان یا یک محل به صورت موقت و سپس جابهجا کردن آن به محل نهایی دفن است. این نوع تدفین که در مطالعات باستانشناختی جزو یکی از انواع تدفین ثانویه در نظر گرفته میشود، در میان کوچندگان بختیاری به طور متداول دیده شده است. مطالعه موردی حاضر با محوریت طایفه بهداروند و مصاحبه با افراد محلی در اتحادیه طایفهای بختیاری و بهکارگیری روش کتابخانهای، به بررسی چگونگی انجام سنت آیینی امانتگذاری متوفی در بین کوچندگان بختیاری و عوامل آن میپردازد و نشان میدهد که گروههای کوچنده مذکور، بر اساس چه معیارها و عواملی به این سنت آیینی اقدام میکردند.
https://journal.asi.org.ir/article_247567_31da183d18a9aa93edf1a4271fc9f036.pdf
2021-08-23
31
46
بختیاری
دامپروری کوچندگی
گورستان
تدفین ثانویه
امانتگذاری متوفی
عادل
آل حسن
adel.alehassan@gmail.com
1
کارشناسیارشد باستانشناسی، دانشگاه کاشان
LEAD_AUTHOR
بهناز
ایلبیگیپور
ilbeygipourbehnaz@gmail.com
2
کارشناسی باستانشناسی، دانشگاه خرمآباد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین مردمشناختی جوامع کوچرو جنگجوی اوراسیا در شمال غرب ایران بر پایه فرهنگ مادی تدفین
در بررسی مسیر مهاجرت اقوام کوچرو جنگجوی اوراسیا از شرق به غرب و در جهت شناخت ویژگیهای فرهنگی این اقوام در شمال و شمال غرب ایران، شیوه معماری تدفینی شاخص این اقوام با عنوان فرهنگ تدفین کورگانی در حوزه مطالعاتی بررسی و مشخص میشود. برای روشنگری موضوع چگونگی حضور اقوام کوچروی جنگجوی اوراسیا سئوالات ذیل در این پژوهش مطرح شدند: بر اساس کدام یافتهها حضور فرهنگ اقوام کوچرو استپ اوراسیا در ایران قابل معرفی است؟ کورگانهای شمال و شمال غرب ایران به لحاظ ساختاری به چند گونه قابل شناسایی هستند؟ اقتصاد معیشتی اقوام کوچرو استپ اوراسیا بر چه پایهای استوار و چگونه قابل مدلسازی است؟ برای جواب به این سئوالات از شیوه تحلیلی- بنیادی استفاده شد و در پاسخ به ابهامات مربوط به حضور این اقوام در حوزه مورد مطالعه، کورگان به عنوان معماری تدفینی و تنها شاخص معماری این اقوام، گونهشناسی و مورد مطالعه تطبیقی با حوزههای فرهنگی همجوار قرار گرفت. همچنین با بررسی یافتههای به دست آمده از کورگانها نقش آنها در زندگی این اقوام و ارتباطات فرهنگی منطقهای و فرامنطقهای آنان تحلیل گردید.
https://journal.asi.org.ir/article_247806_f9a760e141a5555d6f7311913e883954.pdf
2021-08-23
47
81
اقوام کوچرو جنگجوی اوراسیا
شمال و شمال غرب ایران
تدفین
کورگان
سید ایمان
افضلی
afzaliiman@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری باستان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ،تهران ، ایران
AUTHOR
فرشید
ایروانی قدیم
iravanline@yahoo.com
2
دانشیار گروه باستان نشاسی دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
احمد
چایچی امیرخیز
a.chaychi@richt.ir
3
استادیار پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنگنبشته میدان چوگان خلیلآباد، سندی از شاهبازیهای عصر صفوی
در میان یکی از قبرستانهای قدیمی شهرستان الیگودرز، چهار قطعه میل سنگی استوانهای با کله قارچی شکل به عنوان سنگ ایستاده قبور وجود داشت که در سال 1389 در معرض توجه سودجویان آثار تاریخی قرار گرفت. به طوری که پس از نبش و تخریب یکی از قبور که مربوط به دهه 60 شمسی بود، یکی از سنگها را با هدف سودجویی از وسط شکستند و دو سنگ دیگر را واژگون کردند و فقط یک سنگ میل در مجموعه باقی ماند که آن هم دارای نوشتهای به خط فارسی شامل چهار مصرع شعر و تاریخی برابر با 1116 هجری قمری بود. ده سال بعد یعنی در بهار سال 1399 از سوی انجمنهای حامی میراث فرهنگی اخباری مبنی بر قصد تخریب چهارمین سنگ میل به میراث فرهنگی لرستان ارسال شد که این بار کارشناسان میراث فرهنگی پس از مستندسازی آن در محل، با دریافت حکم قضایی و همراهی نیروی انتظامی و یگان حفاظت، سنگ میل کتیبهدار را به موزه مردمشناسی الیگودرز منتقل کردند. پژوهش حاضر با روش اکتشافی و رویکرد ترکیبی کمی و کیفی انجام شده و تحلیل به صورت توصیفی- مقایسهای بوده است. با انجام تحقیقات میدانی باستانشناسی، مطالعات میانرشتهای مردمشناسی و بر اساس مدارک معماری و مطالعه اسناد و متون تاریخی مشخص شد که میلهای سنگی کشفشده مربوط به دروازههای میدان چوگانی است که در دوره صفویه توسط خلیل خان حاکم لرِ بختیاری و نوهاش یحییخان به همراه عمارتی اعیانی و شهری به نام خلیلآباد ساخته شده است. همچنین یافتههای این پژوهش نشان داد که پس از تخریب شهرِ خلیلآباد، عمارت و میدان چوگان، هر چهار میل سنگی به قبرستانی در آن نزدیکی منتقل و به عنوان نشان یا سنگ ایستاده، بر روی قبر 4 نفر از بزرگان و کدخدایان قرار داده شدند. سنگنبشته میل دروازه چوگان الیگودرز نخستین نمونه کشفشده در ایران به شمار رفته و از این منظر دریچه نوینی به مطالعات چوگانپژوهی باز کرده است.
https://journal.asi.org.ir/article_247629_f11f64ae53be53e084d1ba2daf2775ee.pdf
2021-08-23
83
106
خلیل آباد
میدان چوگان
سنگ نبشته
خلیل خان
یحیی خان
دوره صفوی
عطا
حسنپور
atahasanpur@gmail.com
1
دکتری باستانشناسی، اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی لرستان
LEAD_AUTHOR
حیاتاله
سرلک
2
دکتری سازههای آبی، کارشناس شرکت آب منطقهای لرستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
باستان/مردمشناسی رویکردی در تقویت باستانشناسی دوران اسلامی
باستانشناسی دوره اسلامی در کنار مطالعات تاریخ هنر اسلامی، زمینهای برای درک و بازسازی رفتار انسان فراهم کرده است. با این حال در نتیجه انباشت سنت و فرهنگ پیش از اسلام و دوران اسلامی، انبوهی از مسائل و بافتهای فرهنگی ایجاد شده است که بر ضرورت بکارگیری سایر گرایشهای باستانشناختی تأکید کرده است و کافی نبودن رویکردهای موجود را نشان میدهد. توجه به انسان و رفتار انسانی که در اغلب پژوهشهای باستانشناختی مشاهده میشود، مرز میان باستانشناسی و سایر روشهای پژوهش فرهنگ دوره اسلامی است. با وجود بکارگیری باستان مردمشناسی در اغلب پژوهشهای دوران پیش از اسلام، این روش، در مطالعات دوران اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. موضوع مورد بحث در مقاله حاضر این است که رویکرد باستان مردمشناسی، چگونه میتواند فرهنگ مادی و برهمکنش جوامع دوران اسلامی را روشنتر نشان دهد. در این پژوهش نشان داده شد که مسائلی همچون درک سبک زندگی و آداب و رسوم ویژه، در بکارگیری فضاها در معماری اهمیت دارد. نگاه نمادشناسانه و رمزآلود به تزئینات وابسته به معماری و نگاه عرفانی به کاشیکاریهای دوره اسلامی با مطالعات باستان مردمشناسی قابل بازنگری است. تحلیلهای مبتنی بر تفاوت رنگ و ترکیببندی در نگارگری، برداشتهای نادرست این حوزه است.
https://journal.asi.org.ir/article_247630_f4ec9ab620ae374f5f1efaddf92d2269.pdf
2021-08-23
107
123
باستانشناسی
باستان مردمشناسی
مردم شناسی
باستانشناسی دوران اسلامی
تمدن اسلامی
ستار
خالدیان
s.khaledian@gmail.com
1
استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه هنر شیراز
LEAD_AUTHOR
حسنعلی
عرب
h_arab@shirazartu.ac.ir
2
استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه هنر شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رمز کیهانی گاو و نقش آن در نظام اسطورهای در حوزه فرهنگی زاگرس و میانرودان
گاو نماد جنگاوری و قدرت و عنصر مذکر است که با حمایت از نیروی حیات مانند آتش، خون، گیاه (زندگی)، شراب و ... مشخص میشود. این کارکرد در نظام هستیشناختی کهن منطقه نقشی بنیادین دارد و نظامهای پدرتباری (اجاق)، آتشکدههای پادشاهی و آئینی، و ساختارهای اجتماعی و قدرت سیاسی جامعه بر اساس آن بنا میشود. شاخ، فلزات، ابزارهای نبرد، خیش (چنگک) و آذرخش ابزارها و نمادهای آن در مقابل دشمن، مرگ و نابودی است. در اساطیر میانرودان که با شخصیتهای ایندر، اگنی، اش، انلیل و ایزد سین مشخص میشود، این حیوان در منطقه مورد مطالعه نماینده ساختار فرهنگی و نمادین دوران پیشاکشاورزی است و علوم پیشگویی و تکنولوژیهای وابسته به خواص عناصر مادی، مربوط به کارکردهای آن با پرداختهای اسطورهای آن درهمتنیده شده است. در این تحقیق مشخص شد که نمادپردازی این حیوان در کارکرد دوم در ساختار سهبخشی ارائه شده توسط ژرژ دومزیل قرار میگیرد که مهمترین نماد در این ساختار است. دادههای این مطالعه حاصل پژوهشهای میدانی در کردستان و منابع مکتوب و کتابخانهای است.
https://journal.asi.org.ir/article_248190_1b40d9fadbd57a10030c23ba09ad8ff8.pdf
2021-08-23
125
152
حیات نباتی
شاخ
فلزات
نمک
آتش
اجاق و تبار
معابد
قربانی
تعویذ
ساختار کیهان
جهان تاریکی
نجوم کهن
دیانا
رستمی نژادان
rostamikhavar@yahoo.com
1
دانشجوی دکترای مردم شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
جلال الدین
رفیع فر
jrafifar@ut.ac.ir
2
استاد مردم شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بسپار به آب روان: پژوهشی درباره طلسمهای انداختهشده در زایندهرود
این پژوهش به مطالعه طلسمها و دعاهایی میپردازد که با خشک شدن زایندهرود بر بستر آن آشکار شدند. در این مقاله تلاش شده است همچون یک باستانشناس با مشاهده، بررسی و مطالعه این بقایای مادی، به ارتباط میان این اشیاء و رفتار و آئین ورای آنها دست یابیم. این دادهها را میتوان یگانه بقایای مادی از رفتاری دانست که در ذات خود غیرمادی است و با قصد اجابت یا از بین رفتن دعا یا اثر آن به آب رودخانه سپرده و در آن پنهان شدهاند. این یافتهها که بر حسب تصادف و به دلیل بسته شدن آب زایندهرود آشکار شدهاند، نماینده رفتاری از برخی ساکنان امروز اصفهان است که آشکارا رخ نمیدهد، تمایل به پنهان کاری دارد و اثر مادی کمی از خود بر جا میگذارد. مقاله پیشرو به داوری این رفتار نمیپردازد، بلکه هدف اصلی بررسی و تحلیل یکی از کنشهای انسان معاصر از دریچه مطالعه معدود بقایای مادی برجایمانده از آن است. برای درک بهتر لایههای مختلف این رفتار فرهنگی به بررسی سه عرصه عمومی مسجد، زیارتگاه و گورستان در شهر اصفهان نیز پرداخته شده تا جنبههای مختلف این رفتار در شهر آشکارتر شود. در پایان پس از نگاهی تاریخی به این پدیده، درباره این نوع رویکرد به علوم غریبه در چارچوب زندگی امروز ایرانیان نیز بحث شده است.
https://journal.asi.org.ir/article_247980_ec378e8035be102522c7c95a9595c075.pdf
2021-08-23
153
181
طلسم و دعا
نیروهای فراطبیعی
اصفهان
زایندهرود
فرهنگ مادی
بابک
رفیعی علوی
b.rafii@aui.ac.ir
1
استادیار گروه باستان شناسی، دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل بازتاب رفتارهای آئینی اهل حق در میراث مادی بر اساس کاوشهای باستانشناسی، مطالعات اسنادی و باستان /مردمشناسی
یکی از فرقههای اسلامی منطقه غرب کشور به ویژه در استان لرستان فرقه «اهل حق» است که از سابقه تاریخی زیادی برخوردار بوده و دارای اماکن مقدس و آرامگاههایی متعلق به پیران این فرقه در این منطقه است. این پژوهش بر اساس کاوش باستانشناسی در محوطه یکی از آرامگاههای پیران اهل حق به نام پیر میکاییل و بررسیهای میدانی مردمشناسی منطقه و مطالعات مردمنگاری با هدف واکاوی شعائر آیینی این مسلک، که به صورت نماد و نشانه در میراث مادی تبلور یافته یا به صورت رفتار آیینی از گذشته تاکنون استمرار پیدا کرده است، میکوشد از منظر باستان مردمشناسی با نگرشی توصیفی تحلیلی، شواهدی از ارتباط این بنا و تبارشناسی صاحب آن و یافتههای تحقیق با فرقه اهل حق را ارائه کند. پرسش تحقیق این است که چه شواهدی از ارتباط این بنا و صاحب آن با فرقه اهل حق وجود دارد؟ نمادهای به کار رفته بر روی سنگ گورها بیانگر کدام یک از اعتقادات این آئین است؟ در این رابطه شواهد کشفشده و یافتههای بررسیهای میدانی مردمشناسی در منطقه مورد مطالعه و سایر مراکز حضور اهل حق در شهرستانهای کوهدشت و دلفان منجر به کشف تعداد دیگری سنگ قبر شد که رهیافتی برای پی بردن به پیوند باورها و رفتارهای آیینی این فرقه با آثار مادی گردید که به صورت نماد یا نشانه بازتاب یافته است. نتایج مطالعات نشان داد که باورها و رفتارهای آیینی فرقه اهل حق در آثار مادی بازتاب یافته و در بعضی موارد به صورت نماد ظاهر شده است. سازه معماری منسوب به پیر میکاییل نیز که مورد کاوش باستانشناسی قرار گرفته، بنایی مذهبی و متعلق به اواخر دوره میانه اسلامی بوده است.
https://journal.asi.org.ir/article_247637_db4fa0d483d8f335ce41dbdf2578f412.pdf
2021-08-23
183
212
آرامگاه
اهل حق
پیر میکاییل
لرستان
یارسان
علی
سجادی
sajadi.ali86@gmail.com
1
استادیار پژوهشکده باستانشناسی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری.
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدیریت منابع آب و چرای مفید در استقرارگزینی قشلاقی طایفه ده میشی منطقه چکاب بافت کرمان
بهرهگیری از مطالعات باستان مردمشناسی در تحلیل الگوی استقرار، یکی از کاربردهای این رویکرد در باستانشناسی است. مطالعه جوامع زنده و استخراج الگوهای اجتماعی و اقتصادی آنها، تفسیر یافتههای باستانشناختی را به واقعیت نزدیکتر میکند. پژوهش میدانی درباره تیره وکیلآبادی طایفه ده میشی در منطقه چکاب بافت در جنوب غربی استان کرمان در همین راستا انجام شده است. وکیلآبادیها تا قبل از اجرای طرح اسکان عشایر، به صورت کوچنشینی و گلهداری زندگی میکردند. چگونگی رابطه استقرارگزینی این طایفه با منابع آب منطقه، چرایی فاصله نسبتاً زیاد استقرارها از منابع آب، چگونگی و چرایی استفاده از نتایج مطالعات مردمشناسی و باستان مردمشناسی حاضر در مطالعات الگوی استقرار، و تحلیل درباره رابطه و وابستگی مؤلفههای فرهنگی و طبیعی در بافتهای باستانشناختی، در شمار مهمترین مسائل این مقاله هستند. نگارندگان از طریق مصاحبه با افراد مسن تیره وکیلآبادی، بررسیهای محیطی و تحلیل باستانشناختی به این نتیجه رسیدهاند که استقرارگزینی این طایفه در قشلاق نه بر اساس نزدیکی به منابع آب، بلکه بر اساس مدیریت مسافت و زمان انجام شده است تا از این طریق بتوانند دامها را از چرای مفید و آب لازم برخوردار کنند و در عین حال کمترین مسافت را طی و کمترین زمان را صرف نمایند. یافتههای این پژوهش نشان داد که هنوز اقوامی در برخی از مناطق فلات ایران وجود دارند که جنبههایی از فرهنگ آنها را میتوان با روش باستان مردمشناسی مطالعه کرد و همگونها و الگوهای مشابهی را برای تحلیل و تفسیر دادههای باستانشناختی در دسترس پژوهشگران و علاقمندان قرار داد.
https://journal.asi.org.ir/article_247636_1839d2e26570fa06700fcc5d048f075c.pdf
2021-08-23
213
230
باستان مردمشناسی
الگوی استقرار
تیره وکیلآبادی
طایفه ده میشی
چکاب بافت
ساسان
علیرضایی
sasan1370.a.r.i@gmail.com
1
دانشجوی دکترای گروه باستانشناسی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
AUTHOR
رحمت
عباس نژاد سرستی
r.abbasnejad@umz.ac.ir
2
دانشیار گروه باستانشناسی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چیستی و چرایی باستان/مردمشناسی و جایگاه آن در مطالعات باستانشناختی
باستان مردمشناسی در دهه نخست قرن بیستم ظاهر شد. پیدایش این زیرشاخه به مثابه روش در آغاز نیمه دوم این قرن، سبب وانهادن کاربست اطلاعات مردمنگاریِ تحمیلی و بدون چارچوب تعریفی بر موضوعات باستانشناختی شد. این رویکرد پژوهشی میاندانشی مبتنی بر قیاس، با وجود فراز و فرودهای گوناگون تحت تأثیر کشاکش مکاتب مختلف باستانشناسی، همواره در تلاش برای حفظ جایگاه خود در نگرش/ تئوری باستانشناسی و ارائه روشها، انگارهها و گزارههای علمی به ویژه در استنتاجها و تفسیرهای باستانشناختی بوده است. در این بین بر پایه استدلال قیاسی و در چارچوب نگرش بُرد میانی و چارچوبهای مرجع، و بر حسب چگونگی کاربست قیاس- مردمنگاری، مفاهیم و نامهای مختلفی به خود دیده که به لحاظ ماهیت اشتراکی آنها، سرانجام همان باستان مردمشناسی به مثابه پرکاربردترین مؤلفه نگرش برد میانی در باستانشناسی باقی ماند. این مقاله در پی بررسی چیستی، چرایی و جایگاه این زیرشاخه در باستانشناسی است. بنابراین نخست به تعریف و تعیین جایگاه باستان مردمشناسی در باستانشناسی پرداخته و سپس ماهیت میانرشتهای این رویکرد و مبانی شناختشناسی آن بررسی شده است. یافتههای این مقاله بیانگر آن است که باستان مردمشناسی به مثابه یک میاندانش به روند توسعهای خود ادامه میدهد و مانند برخی دیگر از رویکردهای باستانشناسی نه تنها با شکست و افول مواجه نشده، بلکه بسیار بالنده و پیشرفتگرایانه است. این زیرشاخه از نوعی بالندگی، تنوعپذیری و انعطافپذیری پنداشتی درونپارادایمی برخوردار است و متناسب با ویژگیهایی که دارد در بازشناسی و ادراک بافت ایستا بر پایه بافت پویا بسیار کارآمد و سودمند است.
https://journal.asi.org.ir/article_247632_96f022ee422c53546efd0a78d77470da.pdf
2021-08-23
231
266
باستان مردمشناسی
استدلال قیاسی
نگرش برد میانی
قیاس مردمنگاری
تفسیر باستانشناختی
حمیدرضا
قربانی
hr.ghorbani@aui.ac.ir
1
استادیار گروه باستانشناسی، دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش گاو در زندگی مردم دشت سیستان از گذشته تا حال از منظر باستان/مردمشناسی
کشف پیکرکهای گاو کوهاندار، بقایای کود حیوانی و مقادیر فراوان لایههای خاکستر از محوطه تپه دشت که یکی از محوطههای اقماری تولید سفال برای تمدن شهر سوخته به شمار میآید، زمینه بکارگیری مطالعات باستان مردمشناسی را در سیستان فراهم کرد. در این مقاله با رویکرد باستانشناختی و با استفاده از دادههای باستان مردمشناسی از جوامع پویای سنتی عصر حاضر، ارتباط آنها با ساختار جوامع ایستای گذشته بررسی میشود و دستیابی به اطلاعات درباره کاربردهای این حیوان ارزشمند در میان بومیان سیستان از گذشته تا عصر حاضر مورد توجه است. در پژوهش حاضر بر اساس محل گردآوری اطلاعات بر پایه دو روش میدانی و کتابخانهای بر اساس ماهیت و روش مبتنی بر تحقیق تاریخی، مشاهدهای و تجربی، پیشینه تاریخی این موضوع و تداوم آن در زندگی جوامع امروزی با تأکید بر شواهد کشفشده از محوطه شهر سوخته و محوطههای اقماری آن همچون تپه دشت، محوطه رود بیابان و تپه گرادزیانی مطالعه شده است. بررسیهای میدانی در روستاهای این منطقه نشان میدهد که اگرچه خشکسالیهای پیدرپی در سیستان، پرورش این گونه جانوری بومی را کمرنگ کرده است، اما نقش گاو در اقتصاد معیشتی، نیروی کار، سوخت و تغذیه مردم این منطقه پررنگ بوده و در صورت فراهم شدن شرایط و ظرفیتهای مناسب برای پرورش این حیوان، گاو کوهاندار سیستانی پتانسیل بسیاری در بهبود وضعیت معیشتی مردم منطقه و حتی کشور خواهد داشت.
https://journal.asi.org.ir/article_247573_ae2d214df0c09d078864116e9af94edd.pdf
2021-08-23
267
291
باستان مردمشناسی
سیستان
جوامع سنتی
عصر مفرغ
گاو سیستانی
ناهید
مرادقلی
moradgholi20@gmail.com
1
کارشناسارشد باستانشناسی از دانشگاه سیستان و بلوچستان
AUTHOR
مهدی
مرتضوی
mehdi.mortazavi@lihu.usb.ac.ir
2
دانشیار باستانشناسی، پژوهشکده علوم باستانشناسی و گروه باستانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
باستان مردمشناسی خیش و سنت شخمزنی، پژوهش موردی: روستای تنگ کوشک در کهگیلویه و بویراحمد
باستانشناسان چندین دهه است که به اهمیت پژوهشهای مردمشناسی در تحلیل و تفسیر مدارک باستانشناختی پی بردهاند. هدف اصلی این قبیل پژوهشها درک رفتارهای جوامع مورد مطالعه و تفسیر درست مدارک باستانشناختی است. در این مقاله بر اساس سنت شخمزنی در روستای تنگ کوشک استان کهگیلویه و بویراحمد، دادههای باستانشناسی ارزیابی شده است تا از این طریق بتوان میزان مشابهت در سنتهای کشاورزی ادوار گوناگون باستان با حال حاضر را سنجید. در این پژوهش ابتدا چگونگی و مراحل ساخت خیش، اجزای آن و نوع کاربری آن در زمینهای کشاورزی منطقه بررسی شده و سپس با جستجوی منابع و مدارک باستانشناختی، هر جا که نمونهای در مورد سنت شخم زمین در ادوار گذشته به دست آمده، معرفی و سپس اجزای خیشهای باستانی با نمونه موردی معاصر تطبیق داده شده است تا از این طریق هم انواع خیشهای موجود در مدارک باستانشناختی آشکار شود و هم نزدیکترین نمونه به خیش مذکور بازشناسی گردد. این کار بدون طبقهبندی خیشهای موجود در کشاورزی سنتی در ایران میسر نمیشد. یافتههای این پژوهش نشان داد که نمونه هخامنشی مورد مطالعه، نزدیکترین شباهت را به نمونه تنگ کوشک دارد.
https://journal.asi.org.ir/article_247631_7b562f66fa1106a6795fae9b2a40af47.pdf
2021-08-23
293
332
مردمشناسی
شخمزنی
ایل بهمئی
دهدشت
باستان مردمشناسی
حمید رضا
ولی پور
h_valipour@sbu.ac.ir
1
دانشیار گروه باستانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
حسن
رستمی راد
hasanrostamirad@gmail.com
2
کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، کارشناس وظیفه موزه ملی ایران
AUTHOR