per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
13
26
33660
Research Paper
مردمشناسی در گذار: آشفتگی یا تحقیر
جلال الدین رفیع فر
jrafifar@ut.ac.ir
1
استاد - دانشگاه تهران
https://journal.asi.org.ir/article_33660_014d7d2180be5100090d09062386273d.pdf
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
27
50
33661
Research Paper
رویکرد شاعران برجسته معاصر (پس از نیما یوشیج) به باورهای عامه
مریم حقی
maryamhaghi17@yahoo.com
1
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
باورهای عامه بخش مهمی از فرهنگ عامه (فولکلور) به شمار میرود و استفاده از این باورها در شعر یک شاعر نشانگر توجه او به محیط پیرامون و پیوند او با توده مردم و فرهنگ آنهاست. این باورها از دیرباز تاکنون در شعر فارسی بازتاب داشتهاند و شاعران با اشاره به آنها بر زیبایی، تأثیرگذاری، نفوذ و صمیمیت شعر خود افزودهاند. در شعر معاصر علاوه بر باورهای سنتی و کلیشهای، گاه به باورهایی جدید و محلی نیز برمیخوریم. بر خلاف شاعران گذشته که بدون هیچ نقد و قضاوتی، به نقل این باورها در اشعار خود پرداختهاند، شاعران معاصر که غالباً آشنا به این عقاید هستند نه باورمند و پایبند به آنها، رویکردهای مختلفی در این باره داشتهاند. برخی شاعران معاصر به استفاده از باورهای عامه در جهت خلق مضامین و تصاویر شاعرانه اکتفا کردهاند و برخی نیز با دخل و تصرف در اینگونه تلمیحات و یا با نگاهی انتقادی و طنزآمیز به بیان آنها پرداختهاند. گاه نیز شاعران معاصر تحت تأثیر میدان تولید ادبی از باور عامه برای ساخت نمادهای سیاسی- اجتماعی استفاده کردهاند. در این مقاله که به روش توصیفی و تحلیل محتوا نگاشته شده است، سعی میشود مهمترین رویکردهای شاعران برجسته پس از نیما یوشیج در خصوص باورهای عامه بررسی و تحلیل شود.
https://journal.asi.org.ir/article_33661_96e02864442e90a64cef34a7bb5eafb6.pdf
شعر معاصر
باورهای عامه
تلمیح
نماد
میدان تولید ادبی
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
51
74
33663
Research Paper
تداخل آوایی در جملههای دوزبانههای فارسی– تالشی و تالشی– فارسی
کیومرث خانبابازاده
kkaumarth@yahoo.com
1
محرم رضایتی کیشه خاله
kishekhale@yahoo.com
2
دانشجو دکترای ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
گروه ادبیات دانشگاه گیلان
زبان تالشی بسیاری از ویژگیهای دورۀ باستان زبانهای ایرانی را در خود نگه داشتهاست و از نظر آوایی با زبان فارسی معیار، تفاوتهایی دارد به طوریکه در فارسی واکههای /ә/ و /ü/ وجود ندارند. این تفاوتهای آوایی باعث تداخل آوایی زبان مادری در جملههای تولیدی دو زبانههای تالشی- فارسی و یا حذف و تلفظ نادرست چند آوای متفاوت با زبان فارسی، در جملههای تولیدی در دو زبانههای فارسی– تالشی میشود. دو زبانگی حالتی است که در آن گویشور یک زبان بتواند با زبانی دیگر که با زبان اول او متفاوت است صحبت کند. در چنین حالتی فرد دو زبانه ناخودآگاه ویژگیهایی را معمولاً از زبان اول به زبان دوم تعمیم میدهد که تداخل زبانی نامیده میشود. تداخل دو زبان در یکدیگر به دلیل ضعفِ گویشور در یکی از زبانها پیش میآید و گویشور سعی میکند برای برقراری ارتباط به زبان دوم، ویژگیهای زبانیِ زبان اول و یا زبان چیرۀ خود را در زبان دوم به کار ببرد. بنابراین در این پژوهش، با توجه به دادههای میدانی که با پرسشنامه از این گونه دو زبانهها گردآوری شده تداخل آوایی زبان اولِ دوزبانهها در زبان دوم آنها بررسی گردید. نتیجه اینکه بیشتر تداخلها از زبان اول به زبان دوم و به علت تفاوت آوایی صورت گرفته است. البته گاهی تشابه واکهها و همچنین عادتهای زبانی موجب تداخل زبانی شدهاند.
https://journal.asi.org.ir/article_33663_48510849ed306a4c25b2d73693ce6dbe.pdf
آواشناسی
زبان تالشی
زبان فارسی
دوزبانگی
تداخل آوایی
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
75
94
33665
Research Paper
وادوش، وادوشا، بادوشا، تراز خلاقیت و ابتکار مختابادهای البرز شرقی در استفاده بهینه از نیروی انسانی
علیرضا شاه حسینی
kh.shahhosseini@gmail.com
1
دانشگاه خوارزمی دانشجوی دوره دکترا. محقق و پژوهشگر
یکی از شیوههای کوچ نشینی در البرز شرقی، مختابادی است. ویژگی مهم این نوع دامداری سنتی مبتنی بر کوچ، عدم حضور زنان در فعالیتهای دامداری است. زنها در تمام طول سال در روستا و احیاناً در شهر میمانند و نقشی در امور دامداریِ خارج از روستا ندارند. بنابراین دامداران، در دوره استقرار ییلاقی- که دوره شیردوشی و تهیه فرآوردههای لبنی است- مردان ماهری را که در امر شیر دوشی و تهیه لبنیات، مانند کندیل زنی و کشک زنی و تهیه قرهقروت مهارت دارند، استخدام میکنند. این افراد در میان دامداران مناطق البرز شرقی ایران به مختهباد، مختاباد، مختاباذ و مختهباذ نامبردار هستند. در این شیوه اوج مشارکت دامداری مشاهده میشود. در این سیستم، دامداران دامهای خود را در گله مشترکی گرد میآورند، مشترکاً به چرا میبرند، چوپان مشترک میگیرند، مشترکاً شیر دوشی میکنند، به کمک هم لبنیات درست میکنند و مشترکاً مخارج میپردازند و در آخر نیز تمامی درآمدها را نسبت به سهم هر کس از گله اشتراکی تقسیم میکنند. وادوش، وادوشا، بادوشا یا تراز، افزون بر این از جشنهای دامداری این منطقه به شمار میرود، در شمار یکی از مهمترین تعاونیهای سنتی دامداران و مختابادها نیز محسوب میشود. این آیین که در اواسط دوره شیردوشی برگزار میشود بیانگر نوعی از مشارکت و یاریگری است که دامداران در استفاده بهینه از نیروی انسانی به کار گرفتهاند. نوشتار پیش رو میکوشد با تکیه بر روش توصیف و تحلیل، به معرفی و تحلیل ویژگیهای مردم شناسانۀ این آیین در میان گلهداران البرز شرقی در استان سمنان بپردازد.
https://journal.asi.org.ir/article_33665_1d84b78cd2d18dedc5160b2e912b614f.pdf
یاریگری سنتی / وادوش یا وادوشا / مختابادها / استان سمنان
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
95
114
33667
Research Paper
بررسی منشأ مهاجران اولیه رودهن
اصغر شیرمحمدی
asghar.shirmohammadi@yahoo.com
1
رودهن خیابان امام پلاک 1248
رودهن، که معنی آن رودخانه است، شهری است درشرق استان تهران. دو گروه عمده جمعیتی در آن زندگی میکنند: مهاجران اولیه و مهاجران متأخر. مسئلۀ ما در این نوشتار بررسیِ چرایی و چگونگی مهاجرت مهاجران اولیه یا آن گروه جمعیتی است که خود را کردبچۀ ترک زبانِ اهل حقْ معرفی میکنند. برای اجرای پژوهش، از روش پژوهش کیفی (مطالعه اسنادی) استفاده شده است. مهاجران اولیه رودهن به خاطر خصوصیتهای فرهنگی مشترکشان یک گروه قومی محسوب میشوند. آنها کرد و ترک زبان هستند. این تضاد، به عنوان نتیجه فرایند یک فرهنگ پذیری تاریخی قابل تبیین است. نتیجه پژوهش حاضر گویای آن است که مهاجران اولیه رودهن هم زمان با پایتخت شدن تهران توسط پادشاهی قاجاریه به عنوان نیروی حامی و پشتیبان حکومت و پایتخت جدید، از ارومیه به این منطقه کوچیده اند و در ادامه به عنوان تیول دار، در این منطقه ساکن شدهاند.
https://journal.asi.org.ir/article_33667_d9bfe1a4c7f9acfaf5908b0682b65a57.pdf
رودهن
مهاجرت
کردبچه
اهل حق
ترک زبان
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
115
144
33670
Research Paper
عشق و جدایی: مطالعه ای مردم نگارانه در بین زنان شاغل و تحصیلکرده ساکن تهران
سهیلا علیرضانژاد
soal802001@gmail.com
1
عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار
این مقاله در پی شناخت رابطه عشق با جدایی و طلاق است. روش انجام پژوهش مردم نگاری و نمونه گیری هدفمند بود. پژوهش به مدت 12 سال اجرا شد و یافتهها نشان میدهند که در دهههای اخیر اهمیت عشق در زندگی زنان افزایش یافته است. شایان ذکر است که مفهوم عشق نیز در خلال زمان دگرگون شده است. با توجه به نقش عشق در ازدوج میتوان سه نوع ازدواج سنتی، انتخابی و عاشقانه را شناسایی نمود. یافتهها همچنین نشان میدهد که وجود عشق در رابطه بین زوجین چالشهای ویژه زن معشوق/ زن همسر، زن عاشق/ زن معشوق و مهمتر از همه فانتزی حرمسرا را ایجاد کرده است. این سه چالش بر ظهور پدیده طلاق و جدایی موثرند. پدیده حرمسرا در هر سه نوع ازدواج دیده شد اما زنان در ازدواج سنتی کمتر و دیرتر به این پدیده عکسالعمل نشان میدهند در حالی که در نزد زنانی که به ازدواج عاشقانه اقدام کردهاند معمولا عکسالعمل در برابر آن شدید و آنی است. دلیل این اثر وجود دوگانههای ذکر شده به ویژه دوگانه همسر/معشوق است. نکته آن است که زنان در ازدواج سنتی، علیرغم دردناک بودن تجربه از پدیده حرمسرا، عملا موقعیت معشوق را تجربه نمیکنند و احتمالا به همین دلیل دیرتر برای جدایی اقدام میکنند.
https://journal.asi.org.ir/article_33670_6215a4ee7044dfa6759ecb56fc53c31f.pdf
عشق
ازدواج
طلاق
همسر
معشوق
عاشق
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
145
168
33671
Research Paper
کارکرد و نقوش وریس در گذار از کوچندگی به یکجانشینی در ایل بختیاری
فرح ناز قاضیانی
mehrganmehr.fz@gmail.com
1
رئیس ترویج معاونت صنایع دستی/ سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
«وریس» یکی از دست بافتههای نواری زنان ایل بختیاری، با نقشها و طرحهای انتزاعی منحصر به فرد است که از پشم گوسفند، موی بز و در مواردی کاموا بافته شده و در زندگی کوچندگی عشایر بختیاری به عنوان طناب در عرضهای متفاوت برای مصارف مختلف کارکرد داشته و امروزه این هنر به دلیل یکجانشینی عشایر محدود شده است. حال این سئوال مطرح است که یکجا نشینی چه تأثیری بر کارکرد و نقوش منسوج وریس گذاشته است؟ هدف این مقاله شناسایی علت تغییراتی است که در اثر یکجانشینی بختیاریها در کارکرد و نقوش وریس صورت گرفتهاست. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، گردآوری مطالب کتابخانهای و میدانی و محدودۀ تاریخی آن دورۀ معاصر است. از نظر موضوعی نیز صرفاً شامل وریسبافی به عنوان یکی از دست بافتههای ایل بختیاری است و به دیگر منسوجات نواری آنان نمیپردازد. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد که نیاز عشایر بختیاری به نوارهای وریس در دورۀ کوچندگی باعث تنوع در کاربرد آنها شده و اقتضای شرایط کوچ، اعتقادات و باورها و ارتباط تنگاتنگ آنها با طبیعت، خلق نقوشی زیبا را در بافت وریس به همراه داشته است که در زمان یکجانشینی ایل، اکثرکاربردهای عملی خود را از دست میدهد و موجب کنار گذاشتن تدریجیِ نقوش و بافت این منسوج میشود.
https://journal.asi.org.ir/article_33671_3ce4ca93c6f6c13285ffc5d80a9ba212.pdf
"ایل بختیاری"
"وریس"
"کوچندگی"
"یکجانشینی"
per
انجمن انسان شناسی ایران
نامه انسان شناسی
1735-2096
2717-347X
2017-02-19
14
25
169
202
33672
Research Paper
مطالعه پدیده ازدواج اجباری زنان در فجایع طبیعی (پیامدهای اجتماعی فاجعه در زنان بازمانده زلزله 1382 بم)
معصومه کمال الدینی
mkamalledini@gmail.com
1
مصطفی ازکیا
mostafa_azkia@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری جامعه شناسی گروههای اجتماعی ،واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ،ایران
استاد تمام گروه جامعه شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات ،تهران ،ایران
پیامدهای اجتماعی فاجعه برافراد بر اساس سن، جنسیت، طبقه اقتصادی و اجتماعی متفاوت است وکودکان، زنان و افراد کم درآمد آسیب بیشتری در گروه قربانیان و بازماندگان فاجعه تجربه میکنند. مطالعه حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف درک پیامدهای اجتماعی ناشی از زلزله بم برگروه اجتماعی زنان انجام شده است. با این هدف، با کاربست روش کیفی گراندد تئوری و تکنیک مصاحبه عمیق و با روش نمونه گیری هدفمند به بررسی پیامدهای اجتماعی در زنان نجات یافته از زلزله 1382 بم پرداختیم و در نهایت بعد ازکدگذاری 25 مصاحبه به اشباع نظری رسیدیم. بر اساس یافتههای پژوهش، استنباط نظری محقق بر این است که شرایط علی ناشی از تاثیرات مستقیم زلزله از جمله مرگ پدرخانواده یا والدین و همینطور شرایط مداخله گر وضعیت اقتصادی خانواده بر تجربه پدیده ازدواج اجباری در گروه زنان مجرد و بیوه تاثیر دارد و زنانی که در راهبردهای برخورد با این پدیده منفعلانه رفتار کردهاند، مجبور به پذیرش ازدواج اجباری و پیامدهای آن همچون کاهش کیفیت زندگی زناشویی، خشونت خانگی، خیانت زناشویی و احساس خشم شده اند.
https://journal.asi.org.ir/article_33672_803eb696ac8be96caa60eb976e00b394.pdf
ازدواج اجباری
فاجعه طبیعی
گراندد تئوری